بگويد اين جنس را به اين پول مىخرم يا در وقت خريدن قصدش اين باشد كه از پول خمس نداده عوض آن را بدهد، معامله صحيح است. ولى اگر مشترى خمس را پرداخت، از فروشنده طلب مىنمايد.
مسأله 1794 - اگر جنسى را بخرد و بعد از معامله قيمت آن را از پول خمس نداده بدهد، و در وقت خريدن هم قصدش اين نباشد كه از پول خمس نداده عوض را بدهد، معاملهاى كه كرده صحيح است ولى بايد خمس آن را بپردازد.
مسأله 1795 - اگر مالى را كه خمس آن داده نشده بخرد معامله صحيح است و اگر خمس آن را بپردازد مىتواند از فروشنده بگيرد.
مسأله 1796 - اگر چيزى را كه خمس آن داده نشده به كسى ببخشند آن شخص همه آن را مالك مىشود، گرچه خمس آن به عهده بخشنده باقى است.
مسأله 1797 - اگر از كافر يا كسى كه به دادن خمس عقيده ندارد، مالى به دست انسان آيد، واجب نيست خمس آن را بدهد.
مسأله 1798 - تاجر و كاسب و صنعتگر و مانند اينها از وقتى كه شروع به كاسبى مىكنند يك سال كه بگذرد، بايد خمس آنچه را كه از خرج سالشان زياد مىآيد بدهند، و كسى كه شغلش كاسبى نيست، اگر اتفاقا معاملهاى كند و منفعتى ببرد، بعد از آن كه يك سال از موقعى كه فايده برده بگذرد، بايد خمس مقدارى را كه از خرج سالش زياد آمده بدهد.
مسأله 1799 - انسان مىتواند در بين سال هر وقت منفعتى به دستش آيد خمس آن را بدهد، و جايز است دادن خمس را تا آخر سال تأخير بيندازد.
مسأله 1800 - كسى كه مانند تاجر و كاسب بايد براى دادن خمس، سال قرار دهد، اگر منفعتى به دست آورد و در بين سال بميرد، بايد مخارج تا موقع مرگش را از منفعت كسر كنند و خمس باقى مانده را بدهند.
مسأله 1801 - اگر قيمت جنسى كه براى تجارت خريده بالا رود و آن را نفروشد و در بين سال قيمتش پايين آيد، خمس مقدارى كه بالا رفته بر او واجب نيست.