تحقيق گمان يا يقين كند كه صبح نشده و چيزى بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نيست. اما اگر بعد از تحقيق شك كند كه صبح شده يا نه و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب است.
پنجم آن كه كسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
ششم آن كه كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند، يا خيال كند شوخى مىكند و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم: آن كه به گفته كس ديگر كه عادل باشد افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
هشتم: آن كه در هواى صاف بواسطه تاريكى يقين كند كه مغرب شده و افطار كند بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولى اگر در هواى ابر به گمان اين كه مغرب شده افطار كند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست.
نهم: آن كه براى خنك شدن، يا بىجهت مضمضه كند يعنى آب در دهان بگرداند و بىاختيار فرو رود، ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضو مضمضه كند و بىاختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1722 - اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بىاختيار فرو رود يا آب داخل بينى كند و بىاختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1723 - مضمضه زياد براى روزهدار مكروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
مسأله 1724 - اگر انسان بداند كه بواسطه مضمضه بىاختيار، يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مىشود، نبايد مضمضه كند.
مسأله 1725 - اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق يقين كند يا گمان نمايد كه صبح نشده و كارى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده