مسأله 1310 - كسى كه از وطنش صرف نظر كرده و مىخواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند، اگر شغلش مسافرت نباشد بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند.
شرط هشتم: آن كه به حد ترخص برسد يعنى از وطنش يا جايى كه قصد كرده ده روز در آن جا بماند، بقدرى دور شود كه اهل آنجا او را نبينند و اذان آنجا را نشنود.
مسأله 1311 - كسى كه به سفر مىرود اگر به جايى برسد كه اذان را نشنود ولى اهل آنجا او را ببينند، يا او را نبينند و صداى اذان را بشنود چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند، ولى اگر يكى محقق شده و نسبت به ديگرى شك دارد، بايد نماز را شكسته بخواند مثل اين كه اذان آن جا را نمىشنود و نمىداند، كه اهل آنجا او را مىبينند يا نه.
مسأله 1312 - مسافرى كه به وطنش برمىگردد، وقتى به جايى برسد كه اهل وطن او را ببينند و اذان آن جا را بشنود بايد نماز را تمام بخواند و هم چنين مسافرى كه مىخواهد ده روز در محلى بماند، وقتى به جائى برسد كه اهل محل او را ببينند و اذان آن جا را بشنود بايد نماز تمام بخواند.
مسأله 1313 - هر گاه شهر در بلندى باشد كه انسان از دور ديده شود، يا بقدرى گود باشد كه اگر انسان كمى دور شود او را نمىبينند، كسى كه از آن شهر مسافرت مىكند، وقتى به اندازهاى دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود، آن شخص از آن جا ديده نمىشد، بايد نماز خود را شكسته بخواند.
مسأله 1314 - اگر از محلى مسافرت كند كه ساكنينى ندارد وقتى بجايى برسد كه اگر آن محل ساكنينى داشت در آن جا او را نمىديدند بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1315 - اگر بقدرى دور شود كه نداند صدايى را كه مىشنود صداى