س 969 - هر گاه حيوان را ذبح كنند و در آن حال بچه در شكمش زنده باشد و بعد از ذبح مادر، پيش از اين كه شكم مادر را پاره كنند بميرد لكن در پاره كردن شكم مادر بيشتر از مقدار متعارف تأخير شده آيا بچه حلال است يا حرام.
ج - در فرض سؤال بچه حرام است.
س 970 - هر گاه از شكم حيوان تذكيه شده بچه مرده بيرون آيد در حالى كه خلقتش هم تمام شده و پشم بيرون آورده آيا در حليت آن فرقى است بين اينكه هنوز به آن روح دميده نشده باشد يا اين كه روح دميده شده و در شكم مادر مرده باشد ج - در فرض سؤال چنانچه روح دميده نشده و يا دميده شده لكن بعد از تذكيه مادر در شكم او مرده حلال است ولى اگر روح دميده شده و قبل از تزكيه مادر در شكم او به سبب ضربتى كه بر مادر وارد شده و يا به سبب مرض مرده باشد حرام است.
س 971 - بعض فقهاء فرمودهاند كه شرط است در حليت ذبيحه اين كه قبل از ذبح حيات مستقره داشته باشد او لا بفرمائيد معنى حيات مستقره چيست و ثانيا آن را معتبر مىدانيد يا خير.
ج - فقهاء تفسير فرمودهاند استقرار مزبور را به اينكه حيوان مشرف بر موت نباشد بطورى كه امثال آن حيوان ممكن نباشد يك روز يا نصف روز زنده بمانند مانند حيوانى كه شكمش پاره شده و يا از بلندى افتاده و استخوانهايش شكسته يا درنده بعض اعضاء آن را كه حياتش بستگى به آن دارد خورده و نظير اينها لكن اقوى به نظر حقير معتبر نبودن استقرار حيات به اين معنى است بلكه معتبر اصل حيات است اگر چه خروج روحش نزديك باشد پس اگر حيوان همين مقدار حيات داشته باشد و ذبح بر آن واقع شود حلال است و كشف مىشود: به اينكه حيوان پس از تمام شدن ذبح حركتى اگر چه مختصر باشد بكند و يا به اندازه متعارف خون بيرون بيايد.