و سر آن را جدا نكنند و لكن در صورت مخالفت گوشت ذبيحه يا منحوره پاك و حلال است.
س 961 - مرغ را سر بريدند و بعد افتاد ميان آب خفه شد حلال است يا حرام.
ج - حلال است.
س 962 - مدتى است گوشتهاى منجمد از كشورهاى غير اسلامى به بازارهاى مسلمين حمل و فروخته مىشود وحتى در مكه معظمه و مدينه منوره و نيز مرغهاى ذبح شده از بلغارستان و ساير كشورهاى غير اسلامى در مكه و مدينه فراوان يافت و به حجاج فروخته مىشود آيا بعنوان سوق مسلمين يا خريدن از دست مسلمان مىتوانيم آنها را حمل بر طهارت و تذكيه كنيم و معامله و خوردن آن جايز است يا علم به تذكيه لازم است و طريق تحصيل علم چيست و از چه راه ممكن است و اين مهرى كه بعنوان ذبح شرعى به ذبيحه مىزنند كافى است يا خير.
ج - گوشتى كه معلوم باشد از بلاد كفار است محكوم به نجاست است مگر آن كه از دست مسلم گرفته شود با احتمال آن كه اين شخص مسلم احراز تذكيه شرعى آن را نموده باشد و مهر و نوشته حجت نيست مگر يقين بصدق آن باشد.
س 963 - شخصى مقلد زيد است كه او در ذبيحه يك شرط را كه عبارت از جهيدن خون باشد معتبر مىداند و شخص ديگر مقلد عمرو است كه او در ذبيحه دو شرط را كه عبارت از جهيدن خون و حركت كردن است لازم مىداند اگر مقلد زيد حيوان را ذبح نموده با همان شرط واحد آيا مقلدين عمرو مىتوانند از گوشت آن ذبيحه بخورند يا نه.
ج - در فرض مسأله اگر عمرو در اعتبار دو شرط احتياط مىكند مانعى ندارد كه مقلدين او در اين مسأله رجوع به زيد نمايند با وجود شرائط تقليد در زيد و اگر عمرو بنحو فتوى شرط مىداند كسانى كه در اين مسأله قبلا از او تقليد نموده و عمل كردهاند احوط عدم رجوع است و با عدم رجوع نمىتوانند از آن گوشت بخورند و اگر تاكنون در اين مسئله چون مورد ابتلاء نبوده از عمرو تقليد نكردهاند