خانه اين مرد بوده نتوانسته است دختر را تصرف كند در اين صورت دختر مىتواند عقد را به هم بزند و يا احتياج به طلاق دارد و در صورتى كه عقد را فسخ كرد نسبت به مهريهاش چه وظيفهاى دارد نصف مهر را بايد بگيرد و يا تمام آن را.
ج - در فرض سؤال اگر عنن شوهر طورى است كه نه قادر بر وطى آن دختر و نه قادر بر وطى غير او است و بعد از علم به عنن راضى به صبر و بقاء با آن شوهر نبوده جايز است مراجعه به حاكم شرع نمايد و بعد از آن كه يك سال حاكم براى شوهر وقت تعيين نمود اگر در اين يك سال عيب مرتفع نشد و قدرت بر وطى هيچ زن را پيدا نكرد آن دختر حق دارد عقد را فسخ كند و نصف مهر را از شوهر بگيرد.
س 543 - زنى شوهر كرده و بعد از عقد و دخول معلوم شده كه زوج مرض برص داشته است آيا زن مىتواند عقد را فسخ نمايد يا نه.
ج - مرض برص در مرد از عيوبى نيست كه مجوز فسخ عقد براى زن باشد و لكن احوط و اولى آنست كه اگر زن بخواهد فسخ كند مرد او را طلاق بدهد س 544 - در موضوع تزويج، مدلس كه زوج پس از پرداخت مهريه به او رجوع مىكند و معادل مهريه را مىگيرد كيست.
ج - هر كس تزويج به او استناد داده مىشود كه ولى شرعى يا عرفى باشد مانند پدر زوجه و جد او مادر و برادر بزرگ و عمو و دائى وى يعنى كسانى كه اجازه ازدواج بستگى به رأى آنها دارد و متصدى تزويج مىشوند و در عرف و عادت در اين باره به آنها مراجعه مىشود و نظير اينها است على الظاهر بعض اجانب كه بين او و زوجه شدت ارتباط و علاقه هست بطورى كه اجازه ازدواج بدون موافقت و رأى او صادر نمىشود و زوجه در امور مهمه به او رجوع مىكند و در امور مربوطه به خودش به او اعتماد و ركون دارد بلكه بعيد نيست ملحق بشود به كسانى كه ذكر شد شخصى كه بين طرفين مراوده مىكند و اسباب انس و الفت طرفين به يكديگر را فراهم مىسازد بطورى كه گول زدن به او نسبت داده شود.