را مادر رضاعى مىگويند. دوم - شوهر زن كه شير مال او است و او را پدر رضاعى مىگويند. سوم - پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعى او باشند. چهارم - بچههائى كه از آن زن به دنيا آمدهاند، يا به دنيا مىآيند. پنجم - بچههاى اولاد آن زن هر چه پائين روند، چه از اولاد او به دنيا آمده، يا اولاد او آن بچهها را شير داده باشند. ششم - خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعى باشند.
هفتم - عمو و عمه آن زن اگر چه رضاعى باشند. هشتم - دائى و خاله آن زن اگر چه رضاعى باشند. نهم - اولاد شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است، هر چه پائين روند، اگر چه اولاد رضاعى او باشند. دهم - پدر و مادر شوهر آن زن كه شير مال آن شوهر است، هر چه بالا روند. يازدهم - خواهر و برادر شوهرى كه شير مال او است اگر چه خواهر و برادر رضاعى او باشند.
دوازدهم - عمو و عمه و دائى و خاله شوهرى كه شير مال او است هر چه بالا روند، اگر چه رضاعى باشند. و نيز عده ديگرى هم كه در مسائل بعد گفته مىشود، بواسطه شير دادن محرم مىشوند.
مسأله 2474 - اگر زنى بچهاى را با شرائطى كه در مسأله 2483 - گفته مىشود شير دهد، پدر آن بچه نمىتواند با دخترانى كه از آن زن به دنيا آمدهاند ازدواج كند و نيز نمىتواند دختران شوهرى را كه شير مال او است، اگر چه دختران رضاعى او باشند براى خود عقد نمايد ولى جايز است با دختران رضاعى آن زن ازدواج كند اگر چه احتياط مستحب آنست كه با آنان ازدواج نكند و نگاه محرمانه هم به آنان ننمايد.
مسأله 2475 - اگر زنى بچهاى را با شرائطى كه در مسأله 2483 گفته مىشود شير دهد، شوهر آن زن كه صاحب شير است به خواهرهاى آن بچه محرم نمىشود ولى احتياط مستحب آنست كه با آنان ازدواج ننمايد و نيز خويشان شوهر به خواهر و برادر آن بچه محرم نمىشود.