مسأله 1993 - اگر مالك فقيرى را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد، چنانچه آن فقير احتمال دهد كه قصد مالك اين بوده كه خود آن فقير از زكات بر ندارد نمىتواند چيزى از آن براى خودش بردارد، و اگر يقين داشته باشد كه قصد مالك اين نبوده، براى خودش هم مىتواند بردارد.
مسأله 1994 - اگر فقير شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زكات بگيرد چنانچه شرطهائى كه براى واجب شدن زكات گفته شد در آنها جمع شود، بايد زكات آنها را بدهد.
مسأله 1995 - اگر دو نفر در مالى كه زكات آن واجب شده با هم شريك باشند و يكى از آنان زكات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسيم كنند، چنانچه بداند شريكش زكات سهم خود را نداده، تصرف او در سهم خودش هم اشكال دارد.
مسأله 1996 - كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و كفاره و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد، اگر مالى كه خمس يا زكات آن واجب شده از بين نرفته باشد، بايد خمس و زكات را بدهد. و اگر از بين رفته باشد احتياط واجب لازم آنست كه اگر نذر دارد نذر را مقدم بدارد و اگر نذر ندارد مىتواند خمس يا زكات را بدهد، يا كفاره و قرض و مانند اينها را ادا نمايد و احوط استحبابا توزيع بر اين موارد است.
مسأله 1997 - كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، اگر بميرد و مال او براى همه آنها كافى نباشد، چنانچه مالى كه خمس و زكات آن واجب شده، از بين نرفته باشد، بايد خمس يا زكات را بدهند و بقيه مال او را به چيزهاى ديگرى كه بر او واجب است قسمت كنند و اگر مالى كه خمس و زكات آن واجب شده، از بين رفته باشد مال او به خمس و زكات و قرض و نذر و مانند اينها