ديوانه باشد، حرام است ولى اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشد اشكال ندارد.
مسأله 649 - نبش قبر امامزاده ها و شهداء و علماء و صلحاء اگر چه سالها بر آن گذاشته باشد حرام است.
مسأله 650 - شكافتن قبر در هفت مورد حرام نيست بلكه در بعضى از آنها واجب است اول - آن كه ميت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالك زمين راضى نشود كه در آنجا بماند. دوم - آن كه كفن يا چيز ديگرى كه با ميت دفن شده، غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند و همچنين است اگر چيزى از مال خود ميت، كه به ورثه او رسيده، با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند كه آن چيز در قبر بماند، ولى اگر وصيت كرده باشد كه دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن كنند، براى بيرون آوردن اينها، نمىتوانند قبر را بشكافند مگر آن كه زيادتر از ثلث باشد و ورثه امضا نكرده باشند. سوم - آن كه ميت بى غسل يا بى كفن دفن شده باشد، يا بفهمند غسلش باطل بوده، يا به غير دستور شرع كفن شده، يا در قبر او را رو به قبله نگذاشتهاند ولى اگر نبش در اين صورت باعث هتك ميت و اذيت مردم شود جايز نيست. چهارم - آن كه براى ثابت شدن حقى بخواهند بدن ميت را به بينند. پنجم - آن كه ميت را در جائى كه بى احترامى به اوست - مثل قبرستان كفار، يا جائى كه كثافت و خاكروبه مىريزند - دفن كرده باشند. ششم - آن كه براى يك مطلب شرعى كه اهميت آن از شكافتن قبر بيشتر است، قبر را بشكافند، مثلا بخواهند بچه زنده را از شكم زن حاملهاى كه دفنش كردهاند بيرون آورند. هفتم - آن كه بترسند درندهاى بدن ميت را پاره كند، يا سيل او را ببرد، يا دشمن بيرون آورد و هر گاه قسمتى از بدن ميت با او دفن نشده باشد، احتياط واجب لازم آنست كه آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن ميت ديده نشود.