مسأله 1269 - كسى كه يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست، يا شك دارد كه هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد كه سفر او هشت فرسخ بوده، اگر چه كمى از راه باقى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بعد از تمام خواندن نماز، فهميد سفرش هشت فرسخ بوده، بنا بر اقوى بايد نماز را دوباره شكسته اعاده نمايد.
مسأله 1270 - اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد كند، اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 1271 - اگر محلى دو راه داشته باشد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است به آن جا برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام بخواند.
مسأله 1272 - اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند، و اگر ديوار ندارد بايد از خانههاى آخر شهر حساب نمايد.
شرط دوم: آن كه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جايى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آن جا قصد كند جايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطنش يا به جايى كه مىخواهد ده روز بماند برگردد چنانچه برگشتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد بايد نماز را شكسته بخواند.
مسأله 1273 - كسى كه نمىداند سفرش چند فرسخ است، مثلا براى پيدا كردن گمشدهاى مسافرت مىكند و نمىداند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند. ولى در برگشتن، چنانچه تا وطنش يا جايى كه مىخواهد ده روز در آن جا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته