بگذارد كه به حال ايستادن معمولى نباشد نمازش باطل است.
مسأله 957 - موقعى كه انسان در نماز مىخواهد كمى جلو يا عقب رود، يا كمى بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد، بايد چيزى نگويد ولى بحول الله و قوته اقوم واقعد) را بايد در حال برخاستن بگويد و در موقع گفتن ذكرهاى واجب هم بدن بايد بىحركت باشد بلكه در موقع گفتن ذكرهاى مستحبى نماز، بايد بدنش آرام باشد.
مسأله 958 - اگر در حال حركت بدن ذكر بگويد: مثلا موقع رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد، چنانچه آن را به قصد ذكرى كه در نماز دستور دادهاند بگويد، صحيح بودن نمازش مورد اشكال است و اگر با اين قصد نگويد بلكه بخواهد ذكرى گفته باشد نماز صحيح است.
مسأله 959 - حركت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد، اشكال ندارد، اگر چه احتياط مستحب آن است كه آنها را هم حركت ندهد.
مسأله 960 - اگر موقع خواندن حمد و سوره، يا خواندن تسبيحات بىاختيار بقدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، احتياط واجب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.
مسأله 961 - اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند مگر بداند كه بعد از آن، قبل از گذشتن وقت، توانايى بر ايستاده خواندن نماز را پيدا مىكند كه در اين صورت بايد نماز را قطع كند و بعدا بخواند و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد ولى تا بدنش آرام نگرفته بنا بر احتياط واجب قرائت و ذكر را تنها به قصد قربت بخواند، نه به قصد ذكرى كه در نماز دستور دادهاند.
مسأله 962 - تا انسان مىتواند ايستاده نماز بخواند، نبايد بنشيند مثلا كسى كه در موقع ايستادن، بدنش حركت مىكند يا مجبور است به چيزى تكيه دهد، يا بدنش را كج كند، يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد، بايد به هر طور كه مىتواند ايستاده نماز بخواند ولى اگر به هيچ قسم حتى مثل حال ركوع هم