س 239 - شخصى فوت نموده و مدركى از او با امضا خود و چند شهود بر مديون بودنش در سابق در دست است ولى نزديك فوتش اقرار جديدى به دينش نكرده آيا بايد از مالش قرض او ادا شود يا نه و احتياج به قسم دارد يا نه.
ج - اگر ورثه احتمال مىدهند كه قبل از فوت دينش را ادا كرده باشد اين ادعاء دعوى بر ميت است و بايد مرافعه شرعيه نمايند.
س 240 - شخصى در حال نيمه اجبارى متوسل بگرفتن وام با بهره شده و اموال قديمى او مخلوط به حرام شده و هنوز هم وام مزبور را نتوانسته بر گرداند در اين صورت نسبت به فرزندان و ميهمانان او كه خواه و ناخواه از اموال او استفاده مىنمايند تكليف چيست آيا بايد از شخص مزبور جدا شوند يا نه.
ج - اگر عين آن مال فعلا در اموال او نيست و معاملاتى كه با آن واقع شده كلى بوده چنانچه غالب معاملات به اين نحو است تصرف خودش و كسانش در آن اموال بى اشكال است و بلكه اگر اين معنى محتمل هم باشد براى ميهمانان و كسانش اشكالى ندارد.
س 241 - كسى كه نزول پول مىگيرد، از يك نفر مثلا دو هزار تومان به مرور نزول گرفته و فعلا مبلغى نزد آن يك نفر دارد و طلبكار است آيا آن مديون مىتواند آن مبلغ را ندهد به اين عنوان كه چندين برابر آن مبلغ به او نزول پول داده و گرفتن آن نزول نا مشروع بوده يا بايد مبلغى را كه بدهكار است پرداخت كند.
ج - آنچه را بعنوان ربا گرفته ضامن است و در صورت امكان با اذن حاكم شرع تقاص آن جايز است.
س 242 - كسى بدهكار است و مى خواهد طلب خود را ادا نمايد به طلبكار نمىگويد كه اين وجه را از بابت بدهكارى دادم ولى در دفتر خود يادداشت مىكند كه قرضم را دادم آيا بدون تذكر به آن شخص برئ الذمه مىشود يا خير..
ج - در صورتى كه گيرنده متوجه باشد كه در ازاء طلب او است واخذ نمايد كافى است والله العالم.