در حكم عدم باشد فروش آن جايز است و فرش براى مجالس روضه خوانى تهيه كنند كه اقرب به غرض واقف است.
س 1221 - حمامى است قديمى كه عوائد آن وقف روضه خوانى حضرت ابا عبد الله الحسين عليه السلام بوده فعلا مخروبه شده ولى مصالحى از قبيل سنگ و آجر دارد تكليف اين مصالح چيست و هم چنين نسبت به زمين حمام چه عملى انجام بدهند و نيز مىگويند سه دانگ از زمين حمام وقف است و سه دانگ ديگر ملك طلق.
ج - اگر مأيوس باشند كه حمام مورد استفاده واقع شود نسبت به سه دانگ وقف نيز جايز است زمين و مصالح آن را بفروشند و قيمت آن را به مصرف حمام وقفى ديگر برسانند ولو در غير اين محل باشد.
س 1222 - زنى در حيات شوهرش قدرى آب وملك را وقف نموده كه براى حضرت امير المؤمنين عليه السلام مجلس عزادارى برپا شود و قيد كرده كه اگر محتاج شد بفروشد و زندگى خود را اداره نمايد و از آن مدت يا چندى بعدش تا به حال سالى يك مجلس روضه هم خواندهاند ولى در وقفنامهاش اين قيد ذكر نشده كه در صورت احتياج بفروشد و حاليه شوهرش فوت نموده و واقفه هم در نهايت فقر و تنگ دستى به سر مىبرد در اين صورت زن مزبوره مىتواند آب وملك مزبور را بفروشد يا نه.
ج - در فرض مسأله اگر صاحب ملك بينه و بين الله مىداند كه وقف مطلق نكرده ظاهر آنست كه فعلا مىتواند بفروشد لكن احتياط طريق نجات است.
س 1223 - حمامى را خراب كردهاند كه از نو بسازند و مقدارى خاك از قطعه زمينى جهت مصرف حمام برداشتهاند در اين صورت مىشود خاك كهنه قديمى را بجاى خاكهاى برداشته شده بريزيم چون براى زمين فايده دارد.
ج - اگر خاكهاى كهنه قابل مصرف نباشند مىتوانند به قيمت عادله بفروشند و خاك تازه خريدارى نمايند.
س 1224 - در ابهر حمامى بوده است قديمى شايد قدمت آن به پانصد سال