و دارد در صورتى كه زوج از اين حالت هيچ گونه اطلاعى نداشته و پدر و مادر دختر كاملا از اين مرض مطلع بودهاند آيا اين تدليس محسوب مىگردد و مهريه آن دختر به عهده كيست و آيا بر هم زدن اين عقد نياز به صيغه طلاق دارد يا تنها فسخ كافى است.
ج - اگر محقق شود كه مبتلا به جنون است ولو ادوارى نه غش و مانند آن زوج مىتواند عقد را فسخ نمايد و اين حق فسخ فورى است پس اگر مرد علم به جنون زن پيدا كند و فورا فسخ نكند حق فسخ از بين مىرود و اگر بخواهد از زن جدا شود بايد طلاق بدهد و در صورتى كه مرد نداند كه حق فسخ دارد يا آن كه فوريت آن را نداند هر وقت فهميد بايد فورا فسخ نمايد و الا حقش ساقط مىشود و در خصوص مهريه اگر فسخ زوج قبل از دخول باشد زوجه حق مهر ندارد و اگر بعد از دخول باشد بايد مهر المسمى را به زوجه بدهد و اگر معلوم شود كه پدر و مادر جنون دختر را مىدانستهاند و او را مبنيا بر سلامت از جنون به زوج ارائه نمودهاند، صدق تدليس بعيد نيست و در مورد تدليس زوج مىتواند به مدلس رجوع و مهريهاى را كه به زوجه داده استرداد نمايد.
س 560 - زنى پس از شش يا هفت سال خانه دارى شوهرش ديوانه شده و مدتى است او را بيرون كرده و شخص مذكور ولى مثل پدر و جد ندارد در اين صورت اجازه مىفرمائيد زن مزبور مطلقه شود يا نه.
ج - اگر شوهر زن بعد از عقد ديوانه شود زن مىتواند عقد را فورا فسخ نمايد و اگر جهل به اين حكم داشته هر وقت علم پيدا كرد فورا فسخ نمايد و بعد از گذشتن عده در صورتى كه مدخول بها باشد مىتواند به مرد ديگر شوهر كند و احتياج به طلاق ندارد و در صورتى كه مدخول بها نباشد عده ندارد.
س 561 - زنى داراى شوهر بوده و شوهرش در اثر تصادف ماشين اختلال حواس پيدا كرده و به زوجه خود نمىرسيد و زن بدون طلاق شوهر ديگرى اختيار كرده و از او فرزندى به دنيا آورده در اين صورت تكليف زن چيست به شوهر دوم