(مسأله 455): در تيمم به گلى كه بدست مىچسبد، بايد گل را پاك كنند و بعد ممسوح را مسح كنند و اگر آن گل را بشويند و مسح كنند صحيح نيست.
(مسأله 456): اگر موضع تيمم جبيره باشد و نتوان آن را رفع كرد، بايد به همان حالت تيمم نمود.
(مسأله 457): اگر بر بدن سالم چيزى چسبيده باشد و با رفع آن بدن متضرر شود، بايد وضو يا غسل جبيره اى بجا آورد و احتياطا تيمم هم بكند (1).
(مسأله 458): اگر بطور مثال شخص بر چيزى تيمم كند به گمان اينكه خاك بوده و بعد معلوم شده كه خاكستر بوده است، تيمم او باطل است و اگر به آن تيمم نماز خوانده باشد بايد نماز خود را اعاده نمايد، اما اگر معلوم شد كه بر گچ تيمم كرده، و در حال اضطرار بوده، صحيح است والا باطل است (2).
(مسأله 459): تنها با داشتن عذر مى توان براى نماز قضا تيمم نمود (3).
مسأله 460): در هنگام كشيدن كف دست بر پشت دست ديگر به جهت تيمم، آنچه كه كف دست آن را فرا بگيرد كفايت مىكند.
(مسأله 461): اگر در ميان خاك ريگ باشد و از طرف ديگر زمينى سفت و سخت وجود داشته باشد براى تيمم نمودن، زمين مقدم است (4).