احتساب مدت حمل و مواقعه، اختلافى نداشته باشند مثلا مرد مدعى باشد كه طفل در كمتر از شش ماه متولد شده و زن ادعا كند كه در شش ماه متولد شده است.
اما در صورت اول: اگر زن بتواند به وسيله اجتماع و خلوت خود با شوهر كه اماره مواقعه و نزديكى است دعوى خود را اثبات كند پس قول او مقدم است. ولى اگر نتواند خلوت خود با شوهر را ثابت كند در اين حال بايد ديد اختلاف آنان در چه مورد است، اگر اختلاف در مورد كمترين مدت حمل باشد بدين معنا خواهد بود كه آيا در تاريخ شش ماه قبل دخول تحقق يافته يا خير زن مدعى مىشود كه دخول تحقق يافته و مرد منكر آن است. قهرا قول مرد كه منكر دخول است مقدم مىباشد.
اما اگر اختلاف آنان در مورد بيشترين مدت حمل باشد پس بازگشت اختلاف به آن است كه آيا قبل از ده ماه (بيشترين مدت حمل) دخول تحقق يافته يا خير؟ مثلا مرد مدعى مىشود كه يازده ماه قبل از ولادت دخول تحقق يافته و در نتيجه از تاريخ دخول تا تاريخ ولادت بيشتر از ده ماه گذشته است پس فرزند ملحق به او نيست.
و در مقابل زن ادعا مىكند در آن تاريخ دخول تحقق نيافته است پس قول زن كه منكر دخول و مقاربت است مقدم مىباشد و در نتيجه فرزند ملحق به شوهر مىشود.
اما صورت دوم: كه اختلاف آنان در تاريخ ولادت است. اگر مرد مدعى شود كه طفل در كمتر از شش ماه تولد يافته و در نتيجه فرزند ملحق به او نيست و زن منكر آن باشد پس قول زن مطابق با اصل است و استصحاب عدم ولادت طفل در كمتر از شش ماه، قول او را تأييد مىكند و در نتيجه فرزند به شوهر ملحق مىشود. و اما اگر مرد مدعى شود كه طفل در تاريخى بيش از ده ماه تولد يافته پس قول او مطابق با اصل خواهد بود. چرا كه او ادعا مىكند در مدت ده ماه، ولادت صورت نگرفته