طلاق دهد.
سوم: مرد بواسطه غايب بودن نتواند بفهمد كه زن از خون حيض يا نفاس پاك است يا نه.
مسأله 2515 - اگر زن را از خون حيض پاك بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود كه موقع طلاق در حال حيض بوده، طلاق او باطل است و اگر او را در حيض بداند و طلاقش دهد بعد معلوم شود پاك بوده طلاق او صحيح است.
مسأله 2516 - كسى كه مىداند زنش در حال حيض يا نفاس است، اگر غايب شود مثلا مسافرت كند و بخواهد او را طلاق دهد، بايد تا مدتى كه معمولا زنها از حيض يا نفاس پاك مىشوند صبر كند.
مسأله 2517 - اگر مردى كه غايب است بخواهد زن خود را طلاق دهد چنانچه بتواند اطلاع پيدا كند كه زن او در حال حيض يا نفاس است يا نه، بايد صبر كند و چنانچه نتواند اطلاع پيدا كند، مىتواند زن خود را طلاق دهد و در هر صورت اگر بعدا معلوم شود كه طلاق، در حال حيض يا نفاس بوده و يا در پاكى كه با او نزديكى كرده است انجام گرفته، صحيح است.
مسأله 2518 - اگر با عيالش كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و بخواهد طلاقش دهد، بايد صبر كند تا دوباره حيض ببيند و پاك شود، ولى زنى را كه نه سالش تمام نشده، يا آبستن بودن او معلوم باشد اگر بعد از نزديكى طلاق دهند، اشكال ندارد، و همچنين است اگر يائسه باشد يعنى اگر سيده است بيشتر از شصت سال و اگر سيده نيست بيشتر از پنجاه سال داشته باشد.
مسأله 2519 - هر گاه با زنى كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و در همان پاكى طلاقش دهد اگر بعد معلوم شود كه موقع طلاق آبستن بوده بنابر احتياط واجب بايد دوباره او را طلاق دهد.
مسأله 2520 - اگر با زنى كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و مسافرت نمايد، چنانچه بخواهد در سفر طلاقش دهد، بايد بقدرى كه زن معمولا