شيرخوارى را مثلا دو روزه براى خود صيغه كند و در آن دو روز با شرايطى كه در مسأله 2488 گفته شد زن برادرش آن دختر را شير دهد.
مسأله 2508 - اگر مرد پيش از آن كه زنى را براى خود عقد كند بگويد بواسطه شير خوردن، آن زن بر او حرام شده: مثلا بگويد شير مادر او را خورده، چنانچه معلوم نباشد كه دروغ مىگويد، نمىتواند با آن زن ازدواج كند و اگر بعد از عقد بگويد و خود زن هم حرف او را قبول نمايد عقد باطل است، پس اگر مرد با او نزديكى نكرده باشد، يا نزديكى كرده باشد، ولى در وقت نزديكى كردن، زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از نزديكى بفهمد كه بر آن مرد حرام بوده، شوهر بايد مهر او را بدهد و بنابر احتياط واجب اگر مهر قرار داده شده با مهر زنهايى كه مثل او هستند تفاوت دارد، مقدار تفاوت آن را با يكديگر مصالحه كنند.
مسأله 2509 - اگر زن پيش از عقد بگويد بواسطه شير خوردن بر مردى حرام شده، چنانچه معلوم نباشد كه دروغ مىگويد نمىتواند با آن مرد ازدواج كند و اگر بعد از عقد بگويد، مثل صورتى است كه مرد بعد از عقد بگويد كه زن بر او حرام است و حكم آن در مسأله پيش گفته شد.
مسأله 2510 - شير دادنى كه علت محرم شدن است به دو چيز ثابت مىشود:
اول: يقين يا اطمينان پيدا كند.
دوم: شهادت دو مرد عادل يا چهار زن كه عادل باشند، ولى بايد شرايط شير دادن را به هم بگويند، مثلا بگويند ما ديدهايم كه فلان بچه بيست و چهار ساعت از پستان فلان زن شير خورده و چيزى هم در بين نخورده، و هم چنين ساير شرطها را كه در مسأله 2488 گفته شد شرح دهند.
مسأله 2511 - اگر شك كنند بچه به مقدارى كه علت محرم شدن است شير خورده يا نه، يا گمان داشته باشند كه به آن مقدار شير خورده بچه به كسى محرم نمىشود ولى بهتر آن است كه احتياط كنند.