شود مقدارى كه اضافه شده و كمتر از 21 مثقال است زكات ندارد. بنابر اين اگر انسان چهل يك هر چه طلا و نقره دارد بدهد، زكاتى را كه بر او واجب بوده داده و گاهى هم بيشتر از مقدار واجب داده است مثلا كسى كه 110 مثقال نقره دارد، اگر چهل يك آن را بدهد، زكات 105 مثقال آن را كه واجب بوده داده و مقدارى هم براى 5 مثقال آن داده كه واجب نبوده است.
مسأله 1927 - زكات طلا و نقره در صورتى واجب مىشود كه آن را سكه زده باشند و معامله با آن رواج باشد و اگر سكه آن از بين هم رفته باشد بايد زكات آن را بدهند.
مسأله 1928 - طلا و نقره سكه دارى كه زنها براى زينت به كار مىبرند، اگر رواج معامله داشته باشد زكات دارد و اگر نه، زكات ندارد.
مسأله 1929 - كسى كه طلا و نقره دارد، اگر هيچ كدام آنها به اندازه نصاب اول نباشد مثلا 104 مثقال نقره و 14 مثقال طلا داشته باشد، زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1930 - چنان كه سابقا گفته شد زكات طلا و نقره در صورتى واجب مىشود كه انسان يازده ماه مالك مقدار نصاب باشد و اگر در بين يازده ماه، طلا و نقره او از نصاب اول كمتر شود، زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1931 - اگر در بين يازده ماه طلا و نقرهاى را كه دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد يا آنها را آب كند، زكات بر او واجب نيست. ولى اگر براى فرار از دادن زكات اين كارها را بكند، احتياط مستحب آن است كه زكات را بدهد.
مسأله 1932 - اگر در ماه دوازدهم پول طلا و نقره را آب كند، بايد زكات آنها را بدهد، و چنانچه بواسطه آب كردن، قيمت آنها كم شود، بايد زكاتى را كه پيش از آب كردن بر او واجب بوده بدهد.
مسأله 1933 - اگر طلا و نقرهاى كه دارد خوب و بد داشته باشد، مىتواند