زمين بكند، و نيز بايد اجاره زمين را در مدتى كه زراعت و درخت در آن بوده به صاحب زمين بدهد و خرابيهائى را كه در زمين پيدا شده، درست كند مثلا جاى درختها را پر نمايد. و اگر به واسطه اينها قيمت زمين از اولش كمتر شود، بايد تفاوت آن را هم بدهد و نمىتواند صاحب زمين را مجبور كند كه زمين را به او بفروشد، يا اجاره دهد. و نيز صاحب زمين نمىتواند او را مجبور كند كه درخت يا زراعت را به او بفروشد.
مسأله 2557 - اگر صاحب زمين راضى شود كه زراعت و درخت در زمين او بماند، كسى كه آن را غصب كرده، لازم نيست درخت و زراعت را بكند ولى بايد اجاره آن زمين را از وقتى كه غصب كرده تا وقتى كه صاحب زمين راضى شده بدهد.
مسأله 2558 - اگر چيزى را كه غصب كرده از بين برود، در صورتى كه مثل گاو و گوسفند باشد كه قيمت اجزاء آن با هم فرق دارد مثلا گوشت آن يك قيمت و پوست آن قيمت ديگر دارد، بايد قيمت آن را بدهد و چنانچه قيمت بازار آن فرق كرده باشد، احتياط واجب آن است كه بالاترين قيمت را از روز غصب تا روزى كه غرامت را مىپردازد حساب كنند و رضايت همديگر را بدست آورند.
مسأله 2559 - اگر چيزى را كه غصب كرده و از بين رفته مانند گندم و جو باشد كه قيمت اجزائش با هم فرق ندارد، بايد مثل همان چيزى را كه غصب كرده بدهد، ولى چيزى را كه مىدهد بايد خصوصياتش مثل چيزى باشد كه آن را غصب كرده و از بين رفته است.
مسأله 2560 - اگر چيزى را كه مثل گوسفند قيمت اجزاء آن با هم فرق دارد غصب نمايد و از بين برود، چنانچه قيمت بازار آن فرق نكرده باشد ولى در مدتى كه پيش او بوده مثلا چاق شده باشد، بايد قيمت چاقى را كه از بين رفته بدهد.
مسأله 2561 - اگر چيزى را كه غصب كرده ديگرى از او غصب نمايد و از بين برود، صاحب مال مىتواند عوض آن را از هر كدام آنان بگيرد و اگر از اولى بگيرد مىتواند اولى از دومى مطالبه كند، ولى اگر دومى به اولى برگردانده و پيش او تلف شده نمىتواند از او مطالبه كند.
مسأله 2562 - اگر چيزى را كه مىفروشند يكى از شرطهاى معامله در آن نباشد مثلا چيزى را كه بايد با وزن خريد و فروش كنند بدون وزن معامله نمايند، معامله باطل است، و چنانچه فروشنده و خريدار با قطع نظر از معامله راضى باشند كه در مال يكديگر تصرف كنند اشكال ندارد و اگر نه چيزى را كه از يكديگر گرفتهاند مثل مال غصبى است و بايد آن را به هم برگردانند. و در صورتى كه مال هر يك در دست ديگرى تلف شود، چه بداند معامله باطل