دهند تا آبى كه روى آن ريختهاند جدا شود، آبى كه در آن مىماند پاك است.
مسأله 215 - ظرف نجس را كه با آب قليل آب مىكشند، بعد از جدا شدن آبى كه براى پاك شدن روى آن ريختهاند، قطرههاى آبى كه در آن مىماند پاك است.
9 - بر طرف شدن عين نجاست مسأله 216 - اگر بدن حيوان به عين نجس مثل خون، يا متنجس مثل آب نجس آلوده شود، چنانچه آنها بر طرف شود بدن آن حيوان پاك مىشود. و هم چنين است باطن بدن انسان مثل توى دهان و بينى. مثلا اگر خونى از لاى دندان بيرون آيد و در آب دهان از بين برود، آب كشيدن توى دهان لازم نيست. ولى اگر دندان عاريه در دهان نجس شود، بايد آن را آب بكشند به احتياط واجب.
مسأله 217 - اگر غذا لاى دندان مانده باشد و داخل دهان خون بيايد، چنانچه انسان نداند كه خون به غذا رسيده آن غذا پاك است. و اگر خون به آن برسد بنابر احتياط واجب نجس مىشود.
مسأله 218 - جائى را كه انسان نمىداند از ظاهر بدن است يا باطن آن اگر نجس شود لازم نيست آب بكشد اگر چه آب كشيدن احوط است.
مسأله 219 - اگر گرد و خاك نجس به لباس و فرش و مانند اينها بنشيند، چنانچه هر دو خشك باشد نجس نمىشود، و اگر گرد و خاك يا لباس و مانند اينها تر باشد بايد محل نشستن گرد و خاك را آب بكشند.
10 - استبراء حيوان نجاستخوار مسأله 220 - بول و غائط حيوانى كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده نجس است و اگر بخواهند پاك شود بايد آن را استبراء كنند، يعنى تا مدتى كه بعد از آن مدت ديگر نجاستخوار به آن نگويند، نگذارند نجاست بخورد و غذاى پاك به آن بدهند، و بايد شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بيست روز و گوسفند را ده روز و مرغابى را هفت يا پنج روز و مرغ خانگى را سه روز از خوردن نجاست جلوگيرى كنند و غذاى پاك به آنها بدهند.