عادت حيض زن، يا نشانههاى ديگرى باشد كه در شرع معين شده بايد تا مدتى كه معمولا زنها از حيض يا نفاس پاك مىشوند صبر كند.
مسأله 2504 - اگر با عيالش كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و بخواهد طلاقش دهد، بايد صبر كند تا دوباره حيض ببيند و پاك شود. ولى زنى را كه نه سالش تمام نشده، يا آبستن است، اگر بعد از نزديكى طلاق دهند، اشكال ندارد، و همچنين است اگر يائسه باشد يعنى اگر سيده است بيشتر از شصت سال و اگر سيده نيست بيشتر از پنجاه سال داشته باشد.
مسأله 2505 - هر گاه با زنى كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و در همان پاكى طلاقش دهد اگر بعد معلوم شود كه موقع طلاق آبستن بوده اشكال ندارد.
مسأله 2506 - اگر با زنى كه از خون حيض و نفاس پاك است نزديكى كند و مسافرت نمايد. چنانچه بخواهد در سفر طلاقش دهد، بايد به قدرى كه زن معمولا بعد از آن پاكى، خون مىبيند و دوباره پاك مىشود صبر كند.
مسأله 2507 - اگر مرد بخواهد زن خود را كه به واسطه مرضى حيض نمىبيند طلاق دهد. بايد از وقتى كه با او نزديكى كرده تا سه ماه از جماع با او خوددارى نمايد و بعد او را طلاق دهد.
مسأله 2508 - طلاق بايد به صيغه عربى صحيح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صيغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد بايد بگويد: زوجتى فاطمة طالق يعنى زن من فاطمه رها است و اگر ديگرى را وكيل كند بايد بگويد: زوجة موكلى فاطمة طالق.
مسأله 2509 - زنى كه صيغه شده، مثلا يك ماهه يا يك ساله او را عقد كردهاند طلاق ندارد، و رها شدن او به اين است كه مدتش تمام شود، يا مرد مدت را به او ببخشد به اين ترتيب كه بگويد: مدت را به تو بخشيدم و شاهد گرفتن و پاك بودن زن از حيض لازم نيست.
عده طلاق مسأله 2510 - زنى كه نه سالش تمام نشده و زن يائسه (1) يعنى اگر چه