جهت ديگرى بهتر باشد، مستحب است زكات را به او بدهد.
مسأله 1974 - بهتر است زكات را آشكار و صدقه مستحبى را مخفى بدهند.
مسأله 1975 - اگر در شهر كسى كه مىخواهد زكات بدهد مستحقى نباشد و نتواند زكات را به مصرف ديگرى هم كه براى آن معين شده برساند، چنانچه اميد نداشته باشد كه بعدا مستحق پيدا كند بايد زكات را به شهر ديگر ببرد و به مصرف زكات برساند ولى مخارج بردن به آن شهر به عهده خود او است و اگر زكات تلف شود ضامن نيست.
مسأله 1976 - اگر در شهر خودش مستحق پيدا شود، مىتواند زكات را به شهر ديگر ببرد. ولى مخارج بردن به آن شهر را بايد از خودش بدهد و اگر زكات تلف شود ضامن است، مگر آن كه با اجازه حاكم شرع برده باشد.
مسأله 1977 - اجرت وزن كردن، پيمانه نمودن گندم و جو و كشمش و خرمائى را كه براى زكات مىدهد با خود او است.
مسأله 1978 - كسى كه 2 مثقال و 15 نخود نقره يا بيشتر از بابت زكات بدهكار است، مىتواند كمتر از 2 مثقال و 15 نخود نقره هم به يك فقير بدهد و نيز اگر غير نقره چيز ديگرى مثل گندم و جو بدهكار باشد و قيمت آن به 2 مثقال و 15 نخود نقره هم برسد مىتواند به يك فقير كمتر از آن بدهد.
مسأله 1979 - مكروه است انسان از مستحق درخواست كند كه زكاتى را كه از او گرفته به او بفروشد، ولى اگر مستحق بخواهد چيزى را كه گرفته بفروشد بعد از آن كه به قيمت رساند، كسى كه زكات را به او داده در خريدن آن بر ديگران مقدم است.
مسأله 1980 - اگر شك كند زكاتى را كه بر او واجب بوده داده يا نه بايد زكات را بدهد، هر چند شك او براى زكات سالهاى پيش باشد.
مسأله 1981 - فقير نمىتواند زكات را به كمتر از مقدار آن صلح كند يا چيزى را گران تر از قيمت آن بابت زكات قبول نمايد، يا زكات را از مالك بگيرد و به او ببخشد. ولى كسى كه زكات زيادى بدهكار است و فقير شده و نمىتواند زكات را بدهد و اميد هم ندارد كه دارا شود، چنانچه بخواهد توبه كند، فقير مىتواند زكات را از او بگيرد و به او ببخشد.
مسأله 1982 - انسان مىتواند از زكات، قرآن يا كتاب دينى يا كتاب دعا بخرد و وقف نمايد، اگر چه بر اولاد خود و بر كسانى وقف كند كه خرج آنان بر او واجب است. و نيز مىتواند توليت وقف را براى خود يا اولاد خود قرار دهد.
مسأله 1983 - انسان نمىتواند از زكات ملك بخرد و بر اولاد خود يا بر كسانى كه