سوم از مبطلات نماز آن است كه مثل بعضى كسانى كه شيعه نيستند دستها را روى هم بگذارد.
مسأله 1130 - هر گاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد، اگر چه مثل آنها نباشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند، ولى اگر از روى فراموشى يا ناچارى يا براى كار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روى هم بگذارد اشكال ندارد.
چهارم از مبطلات نماز آن است كه بعد از خواندن حمد، آمين بگويد. ولى اگر اشتباها يا از روى تقيه بگويد، نمازش باطل نمىشود.
پنجم از مبطلات نماز آن است كه عمدا يا از روى فراموشى پشت به قبله كند، يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد، بلكه اگر عمدا بقدرى برگردد كه نگويند رو به قبله است، اگر چه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است.
مسأله 1131 - اگر عمدا همه صورت را به طرف راست يا چپ قبله برگرداند نمازش باطل است بلكه اگر سهوا هم صورت را به اين مقدار برگرداند احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند و لازم نيست كه نماز اول را تمام نمايد، ولى اگر سر را كمى بگرداند عمدا باشد يا اشتباها نمازش باطل نمىشود.
ششم از مبطلات نماز آن است كه عمدا كلمهاى بگويد كه از آن كلمه قصد معنى كند اگر چه معنى هم نداشته باشد و يك حرف هم باشد بلكه اگر قصد هم نكند بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند در صورتى كه دو حرف يا بيشتر باشد، ولى اگر سهوا بگويد نماز باطل نمىشود.
مسأله 1132 - اگر كلمهاى بگويد كه يك حرف دارد، چنانچه آن كلمه معنى داشته باشد مثل (ق) كه در زبان عرب به معناى اين است كه نگهدارى كن، چنانچه معنى آن را بداند و قصد آن را نمايد، نمازش باطل مىشود، بلكه اگر قصد معناى آن را نكند ولى ملتفت معناى آن باشد احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1133 - سرفه كردن و آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد، ولى گفتن آخ و آه و مانند اينها كه دو حرف است، اگر عمدى باشد نماز را باطل مىكند.
مسأله 1134 - اگر كلمهاى را به قصد ذكر بگويد مثلا به قصد ذكر بگويد:
(الله اكبر) و در موقع گفتن آن، صدا را بلند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند اشكال ندارد ولى چنانچه به قصد اين كه چيزى به كسى بفهماند بگويد، اگر چه قصد ذكر هم داشته باشد، نماز باطل مىشود.