ومنهم العلامة المولوي محمد مبين الهندي الفرنگي محلى الحنفي ابن المولوي محب الله السهالوي المتوفى سنة 1225 في كتابه " وسيلة النجاة " (ص 419 ط گلشن فيض الكائنة في لكهنو) قال:
در روايت است كه شخصي گفته كه معتضد مرا با دو كس ديگر طلبيد وگفت حسن بن علي در سر من رأى وفات يافت زود برويد ودر خانه ويرا فرو گيريد وهر كه در خانه وى ببيند سر ويرا بمن آريد.
راوي ميگويد كه رفتم به سراى وى درآمدم منزلي ديدم خوبى وپاكيزگى گويا كه الحال از عمارت وى فارغ شده بودند ودر آنجا پرده ديديم فرو گذاشته پرده را برداشتيم سردابى ديديم به آنجا درآمديم دريائى ديديم در أقصى آن حصيرى بر روى آب انداخته ومردى خوب ترين صورت بر بالاى آن حصير در نماز ايستاده وبه ما هيچ التفات نكرد.
يكى از آن دو نفر كه با من بود سبقت گرفت وخواست كه پيش وى رود در آب غرق شد واضطراب كرد تا دست وى گرفتم خلاص گردانيدم، بعد از آن نفر ديگر خواست كه پيش رود ويرا نيز همان حال پيش آمد وخلاص كردم.
من حيران بماندم پس گفتم اى صاحب خانه از خداى تعالى واز تو عذر ميخواهم والله من ندانستم كه حال چيست وبه كجا ميآيم از آنچه كردم بخداى تعالى بازگشتم.
هرچند كه گفتم بمن هيچ التفات نكرد، بازگشتم قصه پيش معتضد گفتم گفت أين سر را پوشيده داريد والا مى فرمايم كه شما را گردن زنند.
هذا ما في شواهد النبوة. وأين همان مهدى موعود آخر الزمان حجة خدا