باشد، چنانچه طورى است كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس براى بيشتر مردم سخت است، تا وقتى كه زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است، مىتواند با آن خون نماز بخواند و همچنين است اگر چركى كه با خون بيرون آمده يا دوايى كه روى زخم گذاشتهاند و نجس شده، در بدن يا لباس او باشد.
مسأله 844 - اگر خون بريدگى و زخمى كه به زودى خوب مىشود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
مسأله 845 - اگر جايى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، به رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست با آن نماز بخواند. ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولا به رطوبت زخم آلوده مىشود به رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 846 - اگر از زخمى كه توى دهان و بينى و مانند اينها است خونى بيرون بيايد و شستن آن حرج داشته باشد و همچنين با خون بواسير مىشود نماز خواند اگر چه دانههايش در داخل باشد ولى خون دماغ خون زخم به حساب نمىآيد، پس اگر به بيرون آمده باشد، براى نماز بايد محلى را كه نجس شده آب بكشد.
مسأله 847 - كسى كه بدنش زخم است، اگر در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر، با آن نماز خواندن مانعى ندارد.
مسأله 848 - اگر چند زخم در بدن باشد و بطورى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشدهاند، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد. ولى اگر بقدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد، بايد براى نماز، بدن و لباس را از خون آن آب بكشد.
مسأله 849 - اگر سر سوزنى خون حيض، يا نفاس يا استحاضه يا خون سگ يا خوك يا كافر يا مردار يا حيوان حرام گوشت، در بدن يا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال