مسأله 2377 - اگر پدر و جد پدرى غائب باشند، بطورى كه نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتياج به شوهر كردن داشته باشد لازم نيست از پدر و جد پدرى اجازه بگيرند و هم چنين اگر از ازدواج با كسى كه با دختر كفو است شرعا و عرفا و نيز اگر دختر باكره نباشد در صورتى كه بكارتش بواسطه شوهر كردن از بين رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نيست.
مسأله 2378 - اگر پدر، يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود زن بگيرد، پسر بايد بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد.
مسأله 2379 - اگر پدر يا جد پدرى براى پسر نا بالغ خود، زن بگيرد، چنانچه پسر در موقع عقد مالى داشته، مديون مهر زن است، و اگر در موقع عقد مالى نداشته پدر، يا جد او بايد مهر زن را بدهند.
عيبهائى كه به واسطه آنها مىشود عقد را به هم زد مسأله 2380 - اگر مرد بعد از عقد بفهمد كه زن يكى از اين هفت عيب را دارد مىتواند عقد را به هم بزند: اول ديوانگى. دوم مرض خوره. سوم مرض برص. چهارم كورى.
پنجم شل بودن به طورى كه معلوم باشد. ششم آن كه افضا شده يعنى راه بول و حيض يا راه حيض و غائط او يكى شده باشد ولى اگر راه حيض و غائط او يكى شده باشد به هم زدن عقد اشكال دارد و بايد احتياط شود. هفتم آن كه گوشت، يا استخوانى يا غدهاى در فرج او باشد كه مانع نزديكى شود.
مسأله 2381 - اگر زن بعد از عقد بفهمد كه شوهر او قبل از عقد ديوانه بوده يا بعدا ديوانه شده است يا قبل از عقد آلت مردى نداشته يا قبل از عقد عنين بوده است و نمىتوانسته وطى و نزديكى نمايد يا بعد از عقد بدون آن كه نزديكى كرده باشد عنين شده يا تخمهاى او را قبل از عقد كشيدهاند مىتواند عقد را به هم بزند.
مسأله 2382 - اگر مرد يا زن، به واسطه يكى از عيبهائى كه در مسأله پيش گفته شد عقد را به هم بزند، بايد بدون طلاق از هم جدا شوند.
مسأله 2383 - اگر بواسطه آن كه مرد عنين است و نمىتواند وطى و نزديكى كند، زن عقد را به هم بزند، شوهر بايد نصف مهر را بدهد. ولى اگر به واسطه يكى از عيبهاى ديگرى كه گفته شد مرد، يا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزديكى نكرده باشد، چيزى بر او نيست و اگر نزديكى كرده، بايد تمام مهر را بدهد.