و كرايه گاو يا حيوان ديگرى را كه مال زارع بوده و در آن زمين كار كرده به او بدهد، مگر در صورتى كه باطل شدن مزارعه به جهت آن باشد كه قرارداد كرده باشند همه حاصل مال مالك باشد در اين فرض لازم نيست مالك چيزى به زارع بدهد و اگر تخم مال زارع بوده زراعت هم مال او است و بايد اجاره زمين و خرجهائى را كه مالك كرده و كرايه گاو يا حيوان ديگرى كه مال او بوده و در آن زراعت كار كرده به مالك بدهد مگر در صورتى كه باطل شدن مزارعه به جهت آن باشد كه قرارداد كرده باشند همه حاصل مال زارع باشد در اين فرض لازم نيست زارع چيزى به مالك بدهد و در اين مسأله تفصيلى است كه بايد به حاشيه توضيح المسائل رجوع شود.
مسأله 2236 - اگر تخم، مال زارع باشد و بعد از زراعت بفهمند كه مزارعه باطل بوده، چنانچه مالك و زارع راضى شوند كه با اجرت يا بىاجرت زراعت در زمين بماند اشكال ندارد، و اگر مالك راضى نشود، پيش از رسيدن زراعت هم مىتواند زارع را وادار كند كه زراعت را بچيند، و زارع اگر چه راضى شود چيزى به مالك بدهد، نمىتواند او را مجبور كند كه اجاره بدهد و زراعت را در زمين باقى بگذارد.
مسأله 2237 - اگر بعد از جمع كردن حاصل و تمام شدن مدت مزارعه ريشه زراعت در زمين بماند و سال بعد دو مرتبه حاصل دهد، چنانچه مالك و زارع از زراعت صرف نظر كرده باشند، حكم مباهات را دارد و اگر قرارداد كرده باشند كه همه محصول و ريشه مشترك باشد بايد قسمت كنند و اگر قراردادشان فقط در مورد محصول سال اول باشد محصول سال دوم مال صاحب تخم مىباشد.