غصب كند و اجاره معمولى ده روز آن پانزده تومان باشد، مىتواند پانزده تومان را از غاصب بگيرد.
مسأله 2218 - اگر چيزى را كه اجاره كرده تحويل بگيرد و بعد ديگرى آن را غصب كند، نمىتواند اجاره را به هم بزند و فقط حق دارد كرايه آن چيز را به مقدار معمول از غاصب بگيرد.
مسأله 2219 - اگر پيش از آن كه اجاره تمام شود، ملك را به مستأجر بفروشد چون حكم به باقى ماندن اجاره مشكل است. احتياط لازم آنست كه در اين صورت در اجاره مدتى كه باقى مانده مستأجر و موجر با هم مصالحه نمايند ولى اگر آن را به ديگرى بفروشد اجاره به هم نمىخورد.
مسأله 2220 - اگر پيش از ابتداى مدت اجاره، ملك بطورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد، يا قابل استفادهاى كه شرط كردهاند نباشد، اجاره باطل مىشود و پولى كه مستأجر به صاحب ملك داده به او برمىگردد. بلكه اگر طورى باشد كه بتواند استفاده مختصرى هم از آن ببرد، مىتواند اجاره را به هم بزند.
مسأله 2221 - اگر ملكى را اجاره كند و بعد از گذشتن مقدارى از مدت اجاره بطورى خراب شود كه هيچ قابل استفاده نباشد يا قابل استفادهاى كه شرط كردهاند نباشد، اجاره مدتى كه باقيمانده باطل مىشود و اگر استفاده مختصرى هم بتواند از آن ببرد، مىتواند اجاره مدت باقيمانده را به هم بزند.
مسأله 2222 - اگر خانهاى را كه مثلا دو اطاق دارد اجاره دهد و يك اطاق آن خراب شود، اگر هر يك از اطاقها جزء اجاره باشد اجاره نسبت به اطاقى كه خراب شده باطل مىشود اگر چه فورا آن را بسازد و مستأجر مىتواند اجاره باقيمانده را به هم بزند.
مسأله 2223 - اگر اجاره دهنده يا مستأجر بميرد، اجاره باطل نمىشود. ولى اگر خانه مال اجاره دهنده نباشد مثلا ديگرى وصيت كرده باشد كه تا او زنده است منفعت خانه مال او باشد، چنانچه آن خانه را اجاره دهد و پيش از تمام شدن مدت اجاره بميرد، از وقتى كه مرده اجاره باطل است.
مسأله 2224 - اگر صاحب كار بنا را وكيل كند كه براى او عمله بگيرد،