ظهر و پس از آن نافله عصر و نماز عصر را بخواند و اين كار موجب به تأخير انداختن دو نماز واجب " ظهر و عصر " و نافله هاى آن دو نمى شود و قراردادن يك ذراع و دو ذراع براى وقت ظهر و عصر به اين جهت بوده است كه وقت فضيلت آن دو فراخ گردد و نافله خواندن، موجب تأخير نماز واجب از وقت فضيلتش نشود و از اين رو خواندن نماز ظهر و عصر پيش از رسيدن سايه به يك ذراع و دو ذراع اشكالى ندارد، بلكه از برخى روايات به دست مى آيد كه اين بهتر است و در روايت رجاء بن ابى الضحاك آمده است كه امام رضا (عليه السلام) ميان نماز ظهر و عصر جز با نافله و ذكر و دعا، فاصله نمى داد ولى نماز عشاء را تا نزديك به يك سوم از شب، به تأخير مى انداخت. و رواياتى كه با هم خواندن نمازها را سبب افزونى روزى مى خوانند، شايد اين گونه با هم خواندن را مى گويند كه دو نماز واجب را همراه با نافله هايشان، يك جا بياورد. سپس به بازار رود تا موجب پراكنده شدن مشتريان و طرف داد و ستدش نشود، يا با هم خواندن را براى كسى روا دانسته اند كه به خاطر عذرى، وضعيتش ايجاب مى كند نافله را نخواند، به دليل روايتى كه كلينى از عباس ناقد با سندى مجهول نقل كرده است. او مى گويد: هر چه در دستم بود پراكنده شد و طرفهاى داد و ستدم رفتند. پس اين مطلب را به ابو محمد (عليه السلام) گفتم، به من فرمود: نماز ظهر و عصر را با هم بخوان، آنچه دوست دارى، مى بينى.
و با سندى كه در آن ابهام وجهل است، از محمد بن حكيم روايت شده كه گفت: شنيدم ابوالحسن (عليه السلام) مى گويد: با هم خواندن دو نماز در آنجاست كه ميان آن دو، كار مستحبى نباشد. پس اگر ميان آن دو، مستحبى باشد، با هم خواندن صدق نمى كند.