تذكرة القبور (فارسي) - الشيخ عبد الكريم گزي - الصفحة ١١٨
پيش و پس در پيش او يكسان بود * پيش، پس ديدن خود از نقصان بود آينه عالم نما باشد برش * كه به يكسان بيند از پا تا سرش همچنين گوش و زبان و دستشان * كنت سمعه تا با آخر باز خوان (1) (در اينكه عمده آثار بر نيات است) نية السوء ارچه لا تكتب بود * در نظر‌ها نيز پنهان مى شود ليك در انظار ارباب شهود * در حضور حق بسى دارد نمود هم از او آثار‌ها گردد عيان * زو مؤبد در جهنم كافران چونكه بد نياتشان كفر مدام * شد مدام اندر جهنمشان مقام ظلم و اعمال پدر‌ها در جهان * در پسر‌ها شد مكافاتش عيان ز آنكه از افعال آباء لئام * گشته راضى ور چه پيش از انتقام بن اميه گشته ملعون سر بسر * كه بدندى راضى از فعل پدر زين سخن كانون دل اخگر گرفت * ز آتش غم پاى تا سر در گرفت ز آن ستمها بر حسين ياد آمدم * هم به ناله هم به فرياد آمدم گوهر بحر ولا در كربلا * لعلش از سوز عطش شد كهربا (اشاره به حال ابى الفضل (ع)) داد سقايش به راه دوست دست * پشت پا زد بر جهان و هر چه هست رفت تا آب آورد بر تشنگان * تشنه لب خود ز آب پيكان داد جان پيش جنگ خويش كرد اخوان خويش * كى برادر اى برادر پيش پيش

(1) اشاره به حديث " قرب نوافل " است: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): قال الله عزوجل...
ما تقرب إلي عبد بشئ احب الي مما افترضت عليه، وانه ليتقرب الي بالنافلة حتى احبه فإذا احببته كنت سمعه الذي يسمع به، وبصره الذي يبصر به، ولسانه الذي ينطق به ويده التي يبطش بها.
(١١٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 ... » »»
الفهرست