او منتفع، بلكه حفظ دين و نظم شريعت به آنها مى شود بسيار معروف، و طريقهء او بين بين اخبارى و اصولى است. چنانچه در رسالهاى كه در جواب ملا خليل نوشته، خود تصريح كرده، و كتابهاى او زاد المعاد كه براى مؤمنين بعد از قرآن است در قرائت و همراه داشتن آن، و حق اليقين كه به نظر حقير براى طالب معرفت به اصول دين، بلكه بسيارى از احكام شريعت بى نظير است، كه هم مقام علم آخوند معلوم مى شود و هم خوش اعتقادى او، و كسى [كه] مواظبت در او نمايد اعتقادات او صحيح و بى شبهه مى شود.
نوشته اند كه " حق اليقين " به شامات برده شد، به مطالعهء او و معرفت به آن هفتاد هزار سنى، شيعه شد، ديگر عين الحيوة، در موعظه، وحلية المتقين، در آداب شريعت، وحيوة القلوب، جلد اول در احوالات انبياء (ع)، و جلد دويم در احوال خاتم النبيين (صلى الله عليه وآله)، و جلد سيم در امامت كه تمام نشده، و جلاء العيون، در مصيبت، و مقباس در تعقيب و دعا، وتحفة الزائرين در زيارات، و غير آنها از كتب فارسيه، و ترجمههاى دعاها و بعضى حديثها.
و در عربى: بحار الانوار بيست و پنج جلد، و شرح اصول كافى، و اربعين، و كتب ديگر كه ذكر و تفصيل آنها مناسب اين رساله نيست.
در بيان جلالت شأن و مقامات ملا محمد باقر مجلسي و مقامات و كرامات ايشان كه علماء، اعتناء به آن نموده اند، بسيار است. يكى حكايت آخوند عالم خراسانى كه به عتبات رفته در بين مراجعت خواب ديده كه در خانهء پيغمبر و ائمه (صلوات الله عليهم) به ترتيب نشسته اند و آخر همه حضرت حجت است، وارد شده و با اذن نشسته، و بعد آخوند ملا محمد تقى وارد شده با شيشهء گلاب و پيغمبر (صلى الله عليه وآله) و ائمه (عليهم السلام) آن گلاب را استعمال كرده به آخوند خراسانى هم داده بعد رفته و قنداقهء طفلى آورده داده خدمت پيغمبر (صلى الله عليه