وقت شرط مى كرده عمامه سر مريض بگذارند كه عمامه را آن مرحوم در اصفهان رواج تام داده. و غالبا خدمت آن مرحوم كسى كه مى رفته مسألة از آن كس مى پرسيده كه مردم را مسألة دان كند. و چون حكايات بسيار از آن مرحوم نقل مى شود كه دلالت بر صداقت آن مرحوم دارد هر چند از بعضى جهات دلالت بر حسن حال آن مرحوم دارد لكن از بعضى جهات موهن است به كلى ترك ذكر آنها شد.
و ديگر قبر مرحوم حاجى آقا محمد پسر مرحوم حاجى كه طرف بالا سر قبر آقا محمد مهدى كنار ديوار كه در ايوان جلوى گنبد است و نشان بلندى ندارد. و آن مرحوم مشغول بود به نوشتن كتابها و مواظبت آداب شرعيه، و از شدت مواظبت بر آداب شرعيه و بعضى وضعها مردم او را صاف و صادق مى خواندند و گفتار و كردارهاى صادقانه اش بسيار بود. در مجلس كه نشسته بود هر سيدى را مى ديد تمام قد بر مى خاست و مى نشست اگر چه سيد دور بود و اصلا ملتفت نمى شد كه براى او بر خاست، به ملاحظهء حديثى كه از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) روايت شده: كسى كه ببيند اولاد مرا و قيام تام به جا نياورد جفا كرده يا مبتلا به بلاء بى دوا شود كه دو حديث در كتاب " كلمهء طيبه " حاجى ميرزا حسين نورى (اعلى الله مقامه) ديده شد به اين مضمونها. و هر مجلسي كه مى نشست غالبا فضيلت اعمال خير را نقل مى كرد و يك وقت امامت مسجد حكيم را هم داشت. مرجع در مرافعات هم بود. معروف بود كه زود قسم مى دهد.
[در بيان مصنفات حاجى آقا محمد پسر حاجى كرباسى] و كتابهاى او بسيار است: كتاب منيع الحيوة كه به فرموده حاجى جمع عبارات علماء اصول نموده از متقدمين و متأخرين در هر مسألة، پانزده جلد، شرح تهذيب علامه، مفصل، شرح نتايج آقا سيد ابراهيم، مفصل، خود مى گفت از صد هزار بيت متجاوز است، كتابي در حدود و ديات، كتاب مفصلى در