پنجم - ستر عورت است، پس اگر بدون ساتر عورت طواف كند باطل است، و معتبر است در آن اباحه، پس با ساتر غصبى طواف صحيح نيست بلكه با لباس غصبى غير ساتر نيز بنابر احتياط واجب، و احتياط آن است كه مراعات شرايط لباس نمازگزار را بنمايند.
مسأله - احتياط واجب آنست كه مراعات موالات عرفيه را در طواف بكند، يعنى در بين دورهاى طواف آن قدر طول ندهد كه از صورت يك طواف خارج شود.
قسم دوم - چيزهائى است كه گفته اند داخل در حقيقت طواف است، اگر چه بعضى از آنها نيز شرط است از براى طواف، لكن در عمل فرقى نمىكند، و آن هفت چيز است:
اول - آن كه ابتداء كند به حجر الاسود.
و در اينجا چند مسأله است:
مسأله 1 - در ابتداء كردن به حجر الاسود لازم نيست كه تمام اجزاء بدن طواف كننده به تمام اجزاء حجر الاسود عبور كند، بلكه واجب آنست كه انسان از حجر الاسود، هر جاى آن باشد شروع كند و به همان جا ختم كند.
مسأله 2 - آنچه واجب است آن است كه در عرف گفته شود از حجر الاسود شروع به طواف كرد و ختم كرد به حجر الاسود، چه از ابتداء آن شروع كند چه از وسطش چه از آخرش.
مسأله 3 - از هر جاى حجر الاسود كه شروع كرد بايد در دوره هفتم به همان جا ختم كند، پس اگر از اولش شروع كرد بايد به اولش ختم شود. و هم چنين اگر از وسط يا آخر شروع كرد بايد به همانجا ختم شود.
مسأله 4 - در طواف بايد به همان طورى كه همه مسلمين طواف مىكنند، از محاذات " حجر الاسود " بدون دقت هاى صاحبان وسوسه، شروع كنند، و در دورهاى ديگر بدون توقف دور بزنند تا هفت دور تمام شود.
مسأله 5 - گاهى ديده مىشود كه اشخاص نادان در هر دورى كه ميزنند مىايستند و عقب و جلو مىروند كه محاذات را درست كنند، و اين موجب اشكال است و گاهى