حرام است.
دوم - ختم نمودن هر دورى است به حجر الاسود و اين حاصل مىشود به اين كه بدون توقف، هفت دور را ختم كند و در دور هفتم به همان جا كه شروع كرده ختم شود، و لازم نيست در هر دورى بايستد و باز شروع كند، و كارهاى جهال را نبايد بكنند.
سوم - آن كه در طواف كردن، خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده واقع شود.
و در اينجا چند مسأله است:
مسأله 1 - لازم نيست در تمام حالات طواف خانه را حقيقتا به شانه چپ قرار دهد، بلكه اگر در موقع دور زدن به حجر اسماعيل (ع) خانه از طرف چپ قدرى خارج شود مانع ندارد، حتى اگر خانه متمائل به پشت شود لكن دور زدن به نحو متعارف باشد اشكال ندارد.
مسأله 2 - اگر در موقع رسيدن به گوشه هاى خانه شانه از محاذات كعبه خارج شود هيچ اشكالى ندارد اگر بطور متعارف دور زند، حتى اگر خانه متمائل به پشت شود.
مسأله 3 - گاهى ديده مىشود كه بعضى از نادانان براى احتياط، ديگرى را وادار مىكنند كه او را طواف دهد و خود طواف كننده اختيار را از خود سلب مىكند، و به دست ديگرى مىدهد و تكيه به دست او مىدهد و او را آن شخص ديگر با فشار دور مىدهد، اين طواف باطل است، و اگر طواف نساء را اين طور بجا آورد زنها يا مردها بر او حرام خواهند بود.
مسأله 4 - احتياط به اين كه خانه در تمام حالات طواف حقيقتا به طرف چپ باشد گرچه خيلى ضعيف است و قابل اعتناء نيست و بايد اشخاص جاهل و اهل وسوسه از آن احتراز كنند و به همان ترتيب كه ساير مسلمين دور ميزنند بزنند، لكن اگر شخص عاقل عالمى بخواهد احتياط كند و قدرى شانه را چپ كند در موقع رسيدن به حجر اسماعيل يا اركان كعبه بطورى كه خلاف متعارف و موجب انگشت نمائى نشود مانع ندارد.
مسأله 5 - اگر بواسطه مزاحمت طواف كنندگان مقدارى از دور زدن به خلاف متعارف شد مثل آن كه روى طواف كننده به كعبه واقع شد يا پشتش واقع شد و يا عقب عقب