كردن.
مسأله 10 - اگر متذكر نشود كه ناقص كرده است طواف را مگر بعد از مراجعت به وطن خود احتياط آنست كه خودش برگردد و اگر نتوانست يا مشكل بود مراجعت، نائب بگيرد.
مسأله 11 - در طواف واجب، قران جائز نيست يعنى جائز نيست طواف واجب را با طواف ديگر دنبال هم آورد بدون آن كه بين دو طواف، نماز طواف فاصله شود، و در طواف مستحب مكروه است.
مسأله 12 - اگر زياد كند دورى را يا كمتر يا بيشتر از دور بر طواف و قصدش آن باشد كه زياده را جزء طواف ديگر قرار دهد، داخل در قران ميان دو طواف است كه حرام است.
مسأله 13 - در فرض سابق اگر از اول قصد داشته يا در اثناء طواف قصد زياده كرده باشد احتياط واجب آن است كه طواف اول را اعاده كند، و اگر بعد از تمام شدن، قصد بجا آوردن طواف ديگر براى او حادث شد و بدنبال طواف اول، زياده را آورد اقوى صحت طواف اول است، و احوط اعاده است.
مسأله 14 - اگر سهوا زياد كند بر هفت دور پس اگر كمتر از يك دور است قطع كند آن را و طوافش صحيح است، و اگر يك دور يا زيادتر است احوط آن است كه هفت دور ديگر را تمام كند به قصد قربت بدون تعيين مستحب يا واجب و دو ركعت نماز قبل از سعى و دو ركعت بعد از سعى بخواند، و دو ركعت اول را براى فريضه قرار دهد بدون آن كه تعيين كند براى طواف اول يا طواف دوم است.
مسأله 15 - جائز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوى كراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس، و احوط قطع نكردن آن است، به اين معنى كه قطع نكند بطورى كه ترك بقيه را كند تا موالات عرفيه به هم بخورد.
مسأله 16 - اگر بدون عذر طواف را قطع كرد احوط آن است كه اگر چهار دور بجا آورده باشد طواف را تمام كند و بعد اعاده كند، و اين در صورتى است كه منافى بجا آورده باشد حتى مثل زياد فاصله دادن كه موالات عرفيه به هم بخورد.