طواف اعاده كند.
مسأله 7 - اگر شخص محرم بواسطه مرض، خودش قدرت نداشته باشد كه طواف كند و تا وقت تنگ شود قدرت حاصل نكند، اگر ممكن است خود او را به يك نحو ببرند و طواف دهند اگر چه بدوش گرفتن يا بر تخت گذاشتن باشد، و اگر ممكن نشود بايد براى او نايب بگيرند.
مسأله 8 - شخص مريض را كه طواف مىدهند بايد مراعات شرايط و احكام طواف را به مقدارى كه براى او ممكن است بكنند.
در واجبات طواف وان دو قسم است:
قسم اول - چيزهائى كه شرط طواف است و آن پنج امر است:
اول - نيت است يعنى بايد طواف را با قصد خالص براى خدا بجا آورد.
و در اينجا چند مسأله است:
مسأله 1 - نيت را لازم نيست به زبان بياورد و لازم نيست به قلب بگذراند، بلكه همان كه بنا دارد اين عمل را بجا آورد و با اين بنا بجا آورد، كفايت مىكند و به عبارت ديگر، نيت در عبادت و كارهاى ديگر در اين جهت فرق ندارد، پس همان طور كه انسان با قصد آب مىخورد و راه مىرود عبادت را اگر همان طور بجا آورد با نيت بجا آورده.
مسأله 2 - بايد عبادت را براى اطاعت خدا بجا آورد و در اين جهت با كارهاى ديگر فرق پيدا مىكند. پس بايد طواف را براى اطاعت خداوند بجا آورد.
مسأله 3 - اگر در بجا آوردن طواف يا ساير اعمال عمره و حج كه عبادى است رياء كند يعنى براى نشان دادن و به رخ ديگرى كشيدن و عمل خود را خوب جلوه دادن بجا آورد طواف او و همينطور هر چه را اين طور بجا آورده باطل است، و در اين عمل معصيت خدا را هم كرده است.
مسأله 4 - رياء بعد از عمل و تمام كردن طواف يا ديگر اعمال باعث بطلان عمل