(در آنكه انوار موجودات از ائمه (ع) و به حسب مراتبشان ظهور دارد) هستى نورى ذرات وجود * هست از ايشان در كمون يا در شهود گشت ز ايشان بى حجاب اندر ظهور * ليك اندر ما سوى شد در ستور با حجاب واحد اندر انبياء * جلوه گر شد با دو اندر اولياء با سه ستر آمد عيان در مؤمنين * وز دگر مردم به ستر چارمين پنج ستر آمد ز حيوانش عيان * در نبات اندر ششم آمد نهان در جماد آمد چو در هفتم حجاب * در كمون او شد و ننمود تاب چون ترقى گيرد آيد در نبات * افكند يك پرده تابد در جهات همچنان رو برتر و انوار بين * تا در افتد از حجاب هفتمين نور بگرفته جهان را بالتمام * ليك بر ظلماتيان گشته حرام بسته بر خود حجرهء تاريك را * كى شود بر تو عيان نور وضيا برگشا در را برون آ از حجاب * بين جهان روشن زنور آفتاب زين جهان تار و ظلمات قيود * هان برون آ در بيابان شهود تا ببينى نورها در نورها * بس كليم افتاده اندر طورها (در آنكه رسيدن به انوار و اسرار به القاء قيود و خضوع كامل است) در كمونت هست بس اسرارها * طورها و نورها و نارها تا به قيد خويشى و در فكر تن * مى نگردد سر مكنونت علن از خود آرائى و از تن پرورى * بگذر و از خويش شو يكسر عرى تا كمالات تو آيد در ظهور * نورها بينى همى بالاى نور
(١٠٢)