احكام مساقات مسأله 2300 - اگر انسان با كسى به اين قسم معامله كند كه درختهاى ميوهاى را كه ميوه آن مال خود او است، يا اختيار ميوه هاى آن با او است تا مدت معينى به آن كس واگذار كند كه تربيت نمايد و آب دهد و به مقدارى مشاع كه قرار مىگذارند از ميوه آن بردارد، اين معامله را مساقات مىگويند.
مسأله 2301 - معامله مساقات در درختهائى كه مثل بيد و چنار ميوه نمىدهد صحيح نيست، ولى در مثل درخت حنا و سدر كه از برگ آن استفاده مىكنند يا درختى كه از گل آن براى گلاب گيرى استفاده مىكنند اشكال ندارد.
مسأله 2302 - در معامله مساقات لازم نيست صيغه بخوانند بلكه اگر صاحب درخت به قصد مساقات آن را واگذار كند و كسى كه كار مىكند به همين قصد تحويل بگيرد معامله صحيح است.
مسأله 2303 - مالك و كسى كه تربيت درختان را به عهده مىگيرد، بايد مكلف و عاقل باشند و كسى آنها را مجبور نكرده باشد و نيز در مالك شرط است كه سفيه نباشد يعنى مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف نكند و مالك نبايد محجور باشد يعنى حاكم شرع او را از تصرف در مالش منع نكرده باشد اما در عامل سفيه نبودن و محجور نبودن شرط نيست مگر بخواهد در مالش تصرف كند.
مسأله 2304 - مدت مساقات بايد معلوم باشد و اگر اول آن را بگونهاى معين كنند و آخر آن را موقعى قرار دهند كه ميوه آن سال بدست مىآيد صحيح است.
مسأله 2305 - بايد سهم هر كدام نصف يا ثلث حاصل و مانند اينها باشد و اگر قرار بگذارند كه مثلا يك تن از ميوه ها مال مالك و بقيه مال كسى باشد كه كار