نمىخورد و وارثشان بجاى آنان است، ولى اگر زارع بميرد و شرط كرده باشند كه خود زارع زراعت را انجام دهد، مزارعه به هم مىخورد و چنانچه زراعت نمايان شده باشد، بايد سهم او را به ورثهاش بدهند و حقوق ديگرى هم كه زارع داشته ورثه او ارث مىبرند، ولى نمىتوانند مالك را مجبور كنند كه زراعت در زمين باقى بماند.
مسأله 2297 - اگر بعد از زراعت بفهمند كه مزارعه باطل بوده چنانچه تخم، مال مالك بوده حاصل هم كه بدست مىآيد مال او است و اگر تخم مال زارع بوده زراعت هم مال او خواهد بود و در صورت اول لازم نيست مالك چيزى به زارع بدهد، و همينطور در صورت دوم لازم نيست زارع چيزى به مالك بدهد.
مسأله 2298 - اگر تخم، مال زارع باشد و بعد از زراعت بفهمند كه مزارعه باطل بوده چنانچه مالك و زارع راضى شوند كه با اجرت يا بدون اجرت زراعت در زمين بماند اشكال ندارد، و اگر مالك راضى نشود، پيش از رسيدن زراعت هم مىتواند زارع را وادار كند كه زراعت را بچيند، و زارع اگر چه راضى شود چيزى به مالك بدهد، نمىتواند او را مجبور كند كه اجاره بدهد و زراعت را در زمين باقى بگذارد. و نيز مالك هم نمىتواند زارع را مجبور كند كه اجاره بدهد و زراعت را در زمين باقى بگذارد.
مسأله 2299 - اگر بعد از جمع كردن حاصل و تمام شدن مدت مزارعه، ريشه زراعت در زمين بماند و سال بعد دو مرتبه حاصل بدهد، چنانچه مالك و زارع از زراعت بطورى صرف نظر كرده باشند كه از ملكيت خود بيرون كرده باشند، حكم مباهات را دارد، و اگر قرارداد كرده باشند كه همه محصول و ريشه آن مشترك باشد بايد قسمت كنند و اگر قرادادشان فقط در مورد محصول سال اول باشد محصول سال دوم مال صاحب تخم مىباشد.