را حساب كند.
مسأله 1949 - اگر زمين و اسباب زراعت يا يكى از اين دو ملك خود او باشد نبايد كرايه آنها را جزء مخارج حساب كند، و نيز براى كارهائى كه خودش كرده يا ديگرى بدون اجرت انجام داده، چيزى از حاصل كسر نمىشود.
مسأله 1950 - اگر درخت انگور يا خرما را بخرد، قيمت آن جزء مخارج نيست، ولى اگر خرما يا انگور را پيش از چيدن و قبل از تعلق زكات بخرد، پولى را كه براى آن داده جزء مخارج حساب مىشود.
مسأله 1951 - اگر زمينى را بخرد و در آن زمين گندم يا جو بكارد، پولى را كه براى خريد زمين داده جزء مخارج حساب نمىشود، ولى اگر زراعت را پيش از تعلق زكات بخرد پولى را كه براى خريد آن داده مىتواند جزء مخارج حساب نمايد و از حاصل كم نمايد، اما بايد قيمت كاهى را كه از آن بدست مىآيد از پولى كه براى خريد زراعت داده كسر نمايد مثلا اگر زراعتى را پانصد تومان بخرد و قيمت كاه آن صد تومان باشد فقط چهار صد تومان آن را مىتواند جزء مخارج حساب نمايد.
مسأله 1952 - كسى كه بدون گاو و وسايل كشاورزى ديگر كه براى زراعت لازم است مىتواند زراعت كند اگر آن وسايل را بخرد نبايد پولى را كه براى خريد آنها داده جزء مخارج حساب نمايد.
مسأله 1953 - كسى كه بدون گاو و وسايل كشاورزى ديگرى كه براى زراعت لازم است نمىتواند زراعت كند اگر آنها را بخرد و بواسطه زراعت به كلى از بين برود، مىتواند تمام قيمت آنها را جزء مخارج حساب نمايد و اگر مقدارى از قيمت آنها كم شود، مىتواند آن مقدار را جزء مخارج حساب كند، ولى اگر بعد از زراعت چيزى از قيمتشان كم نشود، نبايد چيزى از قيمت آنها را جزء مخارج حساب نمايد.