كه بايد از بابت زكات داده شود، اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است. و مجتهد جامع الشرائط مى تواند زكات را از خريدار بگيرد، و اگر معامله مقدار زكات را اجازه دهد معامله صحيح است و خريدار بايد قيمت آن مقدار را به مجتهد جامع الشرائط بدهد، و در صورتى كه قيمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد، مىتواند از او پس بگيرد.
مسأله 1938 - اگر وزن گندم و جو و خرما و كشمش موقعى كه تر است به 288 من و 45 مثقال كم برسد و بعد از خشك شدن كمتر از اين مقدار شود، زكات آن واجب نيست.
مسأله 1939 - اگر گندم و جو و خرما را پيش از خشك شدن مصرف كند اگر چه خشك آنها به اندازه نصاب باشد، زكات آنها واجب نيست.
مسأله 1940 - خرمائى كه تازه آن را مىخورند و اگر بماند خيلى كم مىشود چنانچه مقدارى باشد كه خشك آن به 288 من و 45 مثقال كم برسد، زكات آن واجب است.
مسأله 1941 - گندم و جو و خرما و كشمشى كه زكات آنها را داده اگر چند سال هم نزد او بماند زكات ندارد.
مسأله 1942 - اگر گندم و جو و خرما و انگور از آب باران يا نهر مشروب شود يا مثل زراعتهاى مصر از رطوبت زمين استفاده كند زكات آن ده يك (10 / 1) است، و اگر با دلو و موتور و پمپ از چاههاى عميق و نيمه عميق كه فعلا متداول است آبيارى شود زكات آن بيست يك (20 / 1) است. و اگر مقدارى از باران يا نهر يا رطوبت زمين استفاده كند و به همان مقدار از آبيارى با دلو و موتور و پمپ استفاده نمايد، زكات نصف آن ده يك (10 / 1) و زكات نصف ديگر آن بيست يك (20 / 1) مىباشد يعنى از چهل قسمت سه قسمت آن را بابت زكات بپردازد.
مسأله 1943 - اگر گندم و جو و خرما و انگور، هم از آب باران مشروب