نفر عادل، سيد بودن او را تصديق كنند يا در بين مردم بطورى معروف باشد كه انسان يقين يا اطمينان پيدا كند كه سيد است.
مسأله 1907 - به كسى كه در شهر خودش مشهور باشد سيد است، اگر چه انسان به سيد بودن او يقين نداشته باشد مىشود خمس داد در صورتى كه به سيد بودن او وثوق پيدا كند.
مسأله 1908 - كسى كه زنش سيده است بنابر احتياط واجب نبايد به او خمس بدهد كه به مصرف مخارج خودش برساند، ولى اگر مخارج ديگرى بر آن زن واجب باشد و نتواند مخارج آنان را بدهد. جايز است انسان خمس به آن زن بدهد كه به مصرف آنان برساند.
مسأله 1909 - اگر مخارج سيدهاى كه زوجه انسان نيست بر انسان واجب باشد بنابر احتياط واجب، نمىتواند از خمس، خوراك و پوشاك او را بدهد، ولى اگر مقدارى خمس، ملك او كند كه به مصرف ديگرى غير مخارج خودش كه بر خمس دهنده واجب است برساند، مانعى ندارد.
مسأله 1910 - به سيد فقيرى كه مخارجش بر ديگرى واجب است و او نمىتواند مخارج آن سيد را بدهد مىشود خمس داد.
مسأله 1911 - احتياط واجب آن است كه بيشتر از مخارج يك سال به يك سيد فقير خمس ندهند.
مسأله 1912 - اگر در شهر انسان سيد مستحقى نباشد و احتمال هم ندهد كه پيدا شود، يا نگهدارى خمس تا پيدا شدن مستحق ممكن نباشد، بايد خمس را به شهر ديگرى ببرد و به مستحق برساند و مى تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد، و اگر خمس از بين برود چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى كرده بايد عوض آن را بدهد و اگر كوتاهى نكرده، چيزى بر او واجب نيست.
مسأله 1913 - هر گاه در شهر خودش مستحقى نباشد ولى احتمال دهد كه