مال تصرف كند و خود را از استطاعت خارج نمايد.
مسأله 11 - كسى كه استطاعت حج دارد بايد خرجهاى مقدماتى را از قبيل خرج تذكره و ويزا و وديعه و آنچه مربوط به حج است بدهد، و اين خرجها موجب سقوط حج نمىشود، ولى اگر استطاعت اين نحو مخارج را نداشته باشد مستطيع نيست.
مسأله 12 - اگر اجرت ماشين يا هواپيما زياد باشد يا زيادتر از حد معمولى باشد و همينطور قيمت اجناس در سال استطاعت زياد باشد يا زيادتر از حد متعارف باشد بايد حج برود، و جايز نيست تأخير از سال استطاعت مگر آن كه بقدرى زياد باشد كه موجب حرج و مشقت در زندگانى شود.
مسأله 13 - شخص مستطيع اگر پول ندارد لكن ملك دارد بايد بفروشد و به حج برود اگر چه بواسطه مشترى نداشتن به كمتر از قيمت معمولى بفروشد مگر آن كه فروش به اين نحو موجب حرج و مشقت براى او شود.
مسأله 14 - كسانى كه كتب زياد دارند و محل احتياج آنها نيست و اگر زائد را بفروشند به قدر مؤونه حج مىشود و ساير شرايط را نيز دارا باشند واجب است به حج بروند، بلكه اگر از كتب موقوفه رفع احتياج مىشود و كتاب ملكى به قدر حج هست واجب است حج بروند به شرط آن كه كتابهاى موقوفه در معرض زوال نباشد.
مسأله 15 - اگر شك كند كه مالى كه دارد به اندازه استطاعت هست يا نه احتياط واجب آن است كه تحقيق كند، و فرقى نيست در وجوب تحقيق ميان آن كه مقدار مال خود يا مقدار مخارج حج را نداند.
مسأله 16 - اگر نذر كند كه در روز عرفه كربلاى معلى يا يكى از مشاهد ديگر را زيارت كند نذرش صحيح است، لكن اگر مستطيع بوده يا در اين سال مستطيع شد بايد حج برود، و نذر مانع از حج نمىشود، و اگر نرفت حج بر او مستقر مىشود، و بايد به نذر عمل كند، و اگر حج رفت تخلف نذر موجب كفاره نمىشود، ولى اگر حج نرفت و به نذر هم عمل نكرد كفاره نذر را بايد بدهد.
مسأله 17 - اگر رفتن حج موجب ترك واجب يا فعل حرامى مىشود بايد ملاحظه اهميت حج يا حرام و واجب را كرد، اگر حج اهميتش بيشتر است بايد برود، و الا