اول: كسى كه قسم مىخورد بايد بالغ و عاقل باشد و اگر مىخواهد راجع به مال خودش قسم بخورد بايد سفيه نباشد و حاكم شرع او را از تصرف در اموالش منع نكرده باشد و از روى قصد و اختيار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچه و ديوانه و مست و كسى كه مجبورش كردهاند، درست نيست، و هم چنين است اگر در حال عصبانى بودن بى قصد يا بى اختيار قسم بخورد.
دوم: كارى را كه قسم مىخورد انجام دهد، بايد حرام و مكروه نباشد و كارى را كه قسم مىخورد ترك كند، بايد واجب و مستحب نباشد و اگر قسم بخورد كه كار مباحى را به جا آورد بايد ترك آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نيز اگر قسم بخورد كه كار مباحى را ترك كند بايد انجام آن در نظر مردم بهتر از تركش نباشد.
سوم: به يكى از اسامى خداوند عالم قسم بخورد كه به غير ذات مقدس او گفته نمىشود مانند (خدا) و (الله) و نيز اگر به اسمى قسم بخورد كه به غير خدا هم مىگويند ولى بقدرى به خدا گفته مىشود كه هر وقت كسى آن اسم را بگويد، ذات مقدس حق در نظر مىآيد، مثل آن كه به خالق و رازق قسم بخورد صحيح است. بلكه اگر به لفظى قسم بخورد كه بدون قرينه، خدا به نظر نمىآيد ولى او قصد خدا را كند بنابر احتياط بايد به آن قسم عمل نمايد.
چهارم: قسم را به زبان بياورد و اگر بنويسد يا در قلبش آن را قصد كند صحيح نيست ولى آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحيح است.
پنجم: عمل كردن به قسم براى او ممكن باشد و اگر موقعى كه قسم مىخورد ممكن باشد و بعد تا آخر وقتى كه براى قسم معين كرده عاجز شود يا برايش مشقت داشته باشد قسم او از وقتى كه عاجز شده به هم مىخورد. و نيز اگر متعلق قسم در موقع عمل مرجوح يا حرام شود قسم به هم مىخورد و همين طور است حكم در عهد و نذر.