تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد قضا را بگيرد، و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، بلكه اگر موقعى كه عذر دارد تصميم داشته باشد كه بعد از بر طرف شدن عذر روزه هاى خود را قضا كند و پيش از آن كه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند، بايد قضاى آن را بگيرد، و احتياط واجب آن است كه براى هر روز هم يك مد غذا به فقير بدهد.
مسأله 1773 - اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آن كه خوب شد اگر تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد، و براى هر روز از سالهاى پيش يك مد كه تقريبا ده سير است طعام به فقير بدهد.
مسأله 1774 - كسى كه بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد مىتواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
مسأله 1775 - اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد، و براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
مسأله 1776 - اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد، بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد، يا يك بنده آزاد كند، و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد براى هر روز نيز دادن يك مد طعام لازم است.
مسأله 1777 - اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد، و در روز كارى كه روزه را باطل مىكند مكرر انجام دهد مثلا چند مرتبه جماع كند بنابر احتياط واجب به همان اندازه كفاره لازم است.
مسأله 1778 - بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى كه در بحث نماز قضا گفته شد بجا آورد، و بنابر احتياط واجب قضاى روزه مادر را نيز بجا آورد.