خفيفتر، به همان اكتفا كند. مثلا اگر احتمال مىدهد كه با تكلم با او، مقصود حاصل مىشود، به همان اكتفا كند و به درجه بالاتر، عمل نكند، خصوصا اگر طرف، شخصى است كه اين نحو عمل موجب هتك او مىشود.
مسأله 2798 - اگر اعراض نمودن و ترك معاشرت با معصيت كار موجب تخفيف معصيت مىشود يا احتمال بدهد كه موجب تخفيف مىشود، واجب است اگر چه بداند موجب ترك به كلى نمىشود، و اين امر در صورتى است كه با مراتب ديگر، نتواند از معصيت جلوگيرى كند.
مسأله 2799 - اگر علماء اعلام احتمال بدهند كه اعراض از ظلمه و سلاطين جور، موجب تخفيف ظلم آنها مىشود، واجب است اعراض كنند از آنها و به ملت مسلمان بفهمانند اعراض خود را.
مسأله 2800 - مرتبه دوم از امر به معروف و نهى از منكر، امر و نهى به زبان است، پس با احتمال تأثير و حصول ساير شرايط گذشته، واجب است اهل معصيت را نهى كنند، و تارك واجب را امر كنند به آوردن واجب.
مسأله 2801 - اگر احتمال بدهد كه با موعظه و نصيحت، معصيت كار ترك مىكند معصيت را، لازم است اكتفا به آن، و نبايد از آن تجاوز كند.
مسأله 2802 - اگر مىداند كه نصيحت تأثير ندارد، واجب است با احتمال تأثير امر و نهى الزامى كند، و اگر تأثير نمىكند مگر با تشديد در گفتار و تهديد بر مخالفت، لازم است لكن بايد از دروغ و معصيت ديگر احتراز شود.
مسأله 2803 - جايز نيست براى جلوگيرى از معصيت، ارتكاب معصيت مثل فحش و دروغ و اهانت، مگر آن كه معصيت، از چيزهائى باشد كه مورد اهتمام شارع مقدس باشد و راضى نباشد به آن به هيچ وجه، مثل قتل نفس محترمه، در اين صورت بايد جلوگيرى كند به هر نحو كه ممكن است.
مسأله 2804 - اگر عاصى ترك معصيت نمىكند مگر به جمع ما بين مرتبه اولى وثانيه از انكار، واجب است جمع به اين كه هم از او اعراض كند، و ترك معاشرت