مسأله 1889 - اگر زكات خرماى خشك يا كشمش بر او واجب باشد نمىتواند زكات آن را خرماى تازه يا انگور بدهد و نيز اگر زكات خرماى تازه يا انگور بر او واجب باشد، نمىتواند زكات آن را خرماى خشك يا كشمش بدهد. اما اگر يكى از اينها يا چيز ديگرى را به قصد قيمت زكات بدهد مانعى ندارد.
مسأله 1890 - كسى كه بدهكار است و مالى هم دارد كه زكات آن واجب شده اگر بميرد بايد اول تمام زكات را از مالى كه زكات آن واجب شده بدهند، بعد قرض او را اداء نمايند.
مسأله 1891 - كسى كه بدهكار است و گندم يا جو يا خرما يا انگور هم دارد، اگر بميرد و پيش از آن كه زكات اينها واجب شود، ورثه قرض او را از مال ديگر بدهند هر كدام كه سهمشان به 288 من و 45 مثقال كم برسد، بايد زكات بدهد، و اگر پيش از آن كه زكات اينها واجب شود، قرض او را ندهند چنانچه مال ميت فقط به اندازه بدهى او باشد واجب نيست زكات اينها را بدهند، و اگر مال ميت بيشتر از بدهى او باشد، در صورتى كه بدهى او به قدرى است كه اگر بخواهند اداء نمايند بايد مقدارى از گندم و جو و خرما و انگور را هم به طلبكار بدهند، آنچه را به طلبكار مىدهند زكات ندارد و بقيه مال ورثه است و هر كدام آنان كه سهمش به اندازه نصاب شود، بايد زكات آن را بدهد.
مسأله 1892 - اگر گندم و جو و خرما و كشمشى كه زكات آنها واجب شده خوب و بد دارد، بايد زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد و زكات همه را از بد نمىتواند بدهد.
نصاب طلا مسأله 1893 - طلا دو نصاب دارد:
نصاب اول آن، بيست مثقال شرعى است كه هر مثقال آن 18 نخود است، پس وقتى طلا به بيست مثقال شرعى كه پانزده مثقال معمولى است برسد، اگر شرائط