مسأله 2446 - مردى كه از پدر و مادر غير مسلمان به دنيا آمده و مسلمان شده اگر پيش از نزديكى با عيالش مرتد شود، عقد او باطل مىگردد و اگر بعد از نزديكى مرتد شود، چنانچه زن او در سن زنهائى باشد كه حيض مىبينند بايد آن زن به مقدارى كه در احكام طلاق گفته مىشود عده نگهدارد، پس اگر پيش از تمام شدن عده، شوهر او مسلمان شود عقد باقى و اگر نه باطل است.
مسأله 2447 - اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهر بيرون نبرد و مرد هم قبول كند، نبايد زن را از آن شهر بيرون ببرد.
مسأله 2448 - اگر زن انسان، از شوهر سابقش دخترى داشته باشد، انسان مىتواند آن دختر را براى پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند و همچنين اگر زن انسان از شوهر سابقش پسرى داشته باشد انسان مىتواند دختر خود را كه از آن زن نيست به ازدواج آن پسر در بياورد. و نيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد كند مىتواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد.
مسأله 2449 - اگر زنى از زنا آبستن شود، جايز نيست بچهاش را سقط كند.
مسأله 2450 - اگر كسى با زنى كه شوهر ندارد و در عده كسى هم نيست، زنا كند، چنانچه بعد او را عقد كند و بچهاى از آنان پيدا شود، در صورتى كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام، آن بچه حلال زاده است.
مسأله 2451 - اگر مرد نداند كه زن در عده است و با او ازدواج كند، چنانچه زن هم نداند و بچهاى از آنان به دنيا بيايد، حلال زاده است و شرعا فرزند هر دو مىباشد ولى اگر زن مىدانسته كه در عده است و مىدانسته كه در عقد عده حرام است شرعا بچه، فرزند پدر است، و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به يكديگر حرام مىباشند.
مسأله 2452 - اگر زن بگويد يائسهام نبايد حرف او را قبول كرد، ولى اگر بگويد شوهر ندارم يا در عده نيستم حرف او قبول مىشود.