كه بتواند مخارج سال خود و عيالاتش را بگذراند فقير است و دادن زكات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 1989 - انسان بايد فطره كسانى را كه در غروب شب عيد فطر نان خور او حساب مىشوند بدهد، كوچك باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا كافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد يا نه، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر.
مسأله 1990 - اگر كسى را كه نان خور او است و در شهر ديگر است وكيل كند كه از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مىدهد، لازم نيست خودش فطره او را بدهد.
مسأله 1991 - فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر با رضايت صاحبخانه وارد شده و نان خور او حساب مىشود، بر او واجب است.
مسأله 1992 - فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر بدون رضايت صاحبخانه وارد مىشود و در صورتى كه نان خور او حساب شود واجب است و همچنين است فطره كسى كه انسان را مجبور كردهاند كه خرجى او را بدهد.
مسأله 1993 - فطره مهمانى كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مىشود، بر صاحبخانه واجب نيست، اگر چه پيش از غروب او را دعوت كرده باشد و در خانه او هم افطار كند.
مسأله 1994 - اگر كسى موقع غروب شب عيد فطر ديوانه يا بيهوش باشد، زكات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 1995 - اگر پيش از غروب بچه بالغ شود، يا ديوانه عاقل گردد، يا فقير غنى شود، در صورتى كه شرايط واجب شدن فطره را دارا باشد، بايد زكات فطره را بدهد.
مسأله 1996 - كسى كه موقع غروب شب عيد فطر، زكات فطره بر او واجب نيست، اگر تا پيش از ظهر روز عيد شرطهاى واجب شدن فطره در او پيدا شود، مستحب است زكات فطره را بدهد.